سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 92 آذر 24 , ساعت 2:18 عصر

جملات زیبا درباره تسلیت اربعین حسینی

امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

 

 

 

بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس ، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد

 

 

 

به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

 

 

 

بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست

 

 

 

السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

 

 

 

درسی که اربعین به ما میدهد ، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است .

 

 

 

امام صادق ( ع ) : آسمان چهل روز در عزای حسین ( ع ) گریست .
اربعین حسینی برشما تسلیت باد

 

 

 

باز دگر باره رسـید اربعـین
جوش زند خون حـسـین از زمین
شـد چهلم روز عزای حسین
جان جهان باد فدای حـسین

 

 

 

اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید

 

 

 

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد . . .

 

 

 

باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست ؟
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین

 

 

 

باز عاشوراییان پیدا شدند
باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست
اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق ، عباست چه شد
اربعین ، فریاد احساست چه شد

 

 

 

فرشته‌ ها از امشب صبوی غم می‌ نوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌ پوشن

 

 

 

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . .
علم فاطمه دست قلم عباس است .


یکشنبه 92 آذر 24 , ساعت 2:17 عصر

تسلیت اربعین حسینی     تسلیت ایام سوگواری آخر ماه صفر


قال الصادق (ع):
یا  زرارة  ان الملائکة بکت اربعین صباحا علی الحسین(ع)
امام صادق فرمود:
ای زراره فرشتگان الهی چهل روز بر حضرت ابا عبد الله گریستند.
                                                             مستدرک الوسائل ج10 ص314

فرارسیدن دهه آخر ماه صفر، ایام ماتم و اندوهی که با اربعین حسینی آغاز و با شهادت جان سوز پیامبر اکرم ، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام خاتمه می یابد را به محضر حضرت صاحب الزمان (عج) و پیروان راستینشان، تسلیت عرض مینمائیم.


یکشنبه 92 آذر 24 , ساعت 2:15 عصر

 

اربعین از رازهای هستی :

 خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست.البتهچه بسا، با توجه به ویژگى‏هاى انسان، «چهل بار» تکرار یک رفتار پسندیده موجب ملکه  معنوى و تعمیقآن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند مى‏شود.

 

اربعین در فرهنگ عاشورا:

 در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسین بن علی(ع) گفته میشود که مصادف با روزبیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات میدهند و مجلس یاد بود بر پا میکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسمسوگواری عظیمی را در کشورها و شهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا میکنندعاشقان و پیروان آن امام، در سحال اسرار اربعین به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خویش را بامظلومیت حسین و یارانش پیوند می زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرونخواهد بود.

  

 نخستین اربعین:

 در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخی از مورخان نیز آنرا نفی کرده و نپذیرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلایلی ذکر میکند که  دیداراهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غمبار

 عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایی در زمانهای بعد بوده است.

  

اربعین و عرفان:

 در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات, حفظکردن چهل حدیث, اخلاص چهل صباح, کمال عقل در چهل سالگى, دعا براى چهل مؤمن, چهل شبچهارشنبه… از این نمونه هاست.

آمده است که چون حضرت موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند میکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود:«… و اذا واعدنا موسی اربعین لیله »

 و پیامبر حکیم (ص) فرمود:

 « من اخلص لله اربعین یوماً فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه »

  هر کس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمه های خداوند ورزد حکمت را از قلبش برزبانش جارى مى‏سازد.»

 صاحب مرصاد العباد، عارف نامی نجم الدین شیرازی نیز گفته است:" و عدد اربعین را خاصیتی است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست. چنانکه در حدیث صحیح آمده است:

 ان خلق احدکم بجمع فی بطن امه اربعین یوما ثم یکون علقه مثل ذلک.

  و خواجه علیه السلام ظهور چشمه های حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعین صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمیر طینت آدم علیه السلام به اربعین صباحا کرد و از این نوع بسیاراست."

 

 

 در گذر سالیان و قرنها، رنگ و بوی معتقدات انسان رخساره ای تازه می یابد. اما گویی چشمی پنهان گواهی می دهد که ابدیتی ناب و همیشه تازه می باید دگرگون نشود. چیزی می باید بر جای باشد تابتوان بدان تکیه زد و با چنگ زدن بدان، خود را به حقیقت نزدیک ساخت. می باید شارعی ابدی،مرکوبهای جان را تا مقصدی مطمئن برساند و این جانهای فرسوده و افسرده را به معبدی آکنده ازشور و سماع و ذکر و سجود هدایت کند. همة آنچه به امام حسین (ع) مربوط می شود از اینگونه است.همچون رحیل مکرر کاروانها در گم راههای بیابانی، که هر یک به نشانه ای جدا شناخته می شود،اما به یک سو می خوانند و یک مقصد را دنبال می کنند.

 

  بعثت و هجرت و محرم و عاشورا و ... اربعین منزلگاههای سفر عاشقانه در رکاب حق است هرکه در این رکاب گام بر دارد، ضمانت رستگاری را یافته و هر که کمر بسته این خواجه باشد،بی تردید نقش آزادگی بر میان بسته است. رمز این معما اینچنین گشوده می شود. می باید خالص و زلال به دنبال مریدی چون حسین(ع) رفت. سحرگه رهرویی در سرزمینی همی گفت: این معمابا قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی، اربعین نشانه ایست برای تأمل و تأثر، نشانه ای برای دادخواهی و تظلم زیرا اگر خواهندگان خون حسین (ع) درمنزلی گرد هم نیایند و میثاقهای جهاد و فلاح را در منازلی همچون اربعین تازه نسازند، این توفان فرو خواهد نشست، از میان خواهد رفت و وزشی خشک و بیهوده بر جای خواهد ماند.

 

 اینکه چرا اربعین و در این رمز، در این نماد، در این عدد، چه رازی نهفته است؟ بهتر آنکه چند وچون را کنار بگذاریم و در برابر علم خدا و نبی تسلیم باشیم. اربعین از رازهای هستی است چنانکه چون موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوندفرمود: و اذ و اعدنا موسی اربعین لیله و پیامبر حکیم فرمود: من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قبله علی لسانه. در تقدیر رموز اربعین همین بس. صاحب مرصاد العباد، عارف نامی نجم الدین رازی نیز گفته است: و عدد اربعین را خاصیتی است در استکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست. چنانکه در حدیث صحیح آمده است: ان خلق احدکم یجمع فی بطن امه اربعین یوما ثمیکون علقه مثل ذلک و خواجه علیه السلام، ظهور چشمه های حکمت از دل بر زبان اختصاص اخلاص اربعین صباحا فرموده است: و حوالت کمال تخمیر طینت آدم علیه السلام به اربعین صباحاکرد و از این نوع بسیارند.

 

  نخستین سوگواران حسین (ع) در اربعین سالار شهیدان، به یادش گریستند. آنان در این میعادگاه به تاْمل در افق رسالت ، و حقیقتی که از جوشش خون حسین (ع) باز تافته بود پرداختند. از آن پس، عاشقان و پیروان آن امام، در سحاب اسرار اربعین به ذکر پرداختند و بار آن اشکبار سرنوشت خویش را به مظلومیت حسین (ع) و یارانش پیوند زدند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه  بی رهرو نخواهد ماند.

 


پنج شنبه 92 آذر 7 , ساعت 11:54 عصر

مقاله ای در مورد محرم و عاشورا

مقاله در مورد محرم و صفر در ادامه مطلب

 

مقاله ای در مورد محرم و عاشورا

ماه  محرم  یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و به اعتقاد مسلمانان از جمله? ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، محمد نیز همان را تأیید کرد.
بقیه در ادامه مطلب…
حسین بن علی

حسین از همان ابتدا بیعت با یزید را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین پسر علی موافق راه و روش حکومت هم عصر خود نبود. بنابراین حاضر به بیعت کردن با یزید نشد و با خانواده خود برای حج از مدینه به مکه رفت.

در این هنگام عده‌ای از مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌هایی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبدیل کرد و بطرف کوفه حرکت نمود. ابتدا شماری از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند؛ اما با ورود عبیدالله بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود که حسین مراسم حج را نیمه کاره گذاشته و قاضی شریح فتوای قتل او را داده‌است و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را ترک کنند تا بلکه حسین را از ترک حج و آمدن به کوفه منصرف کرده و مانع بیعت مردم کوفه با وی شوند، مردم کوفه بیعت خود را از حسین پسرعلی پس گرفتند و به مخالفت با حسین پسر علی روی آوردند. او سرانجام در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری قمری (برابر بیست و یکم مهرماه سال 59 خورشیدی) به همراه 72 تن از یارانش کشته‌شدند. شیعیان همه سال سالروز کشته شدن حسین را با مراسم مذهبی و عزاداری پاس می‌دارند.

عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاه‌شماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است.[1] شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال 61 هجری قمری است که با گاه‌شماری هجری خورشیدی این روز برابر با سه‌شنبه، 20 مهر 59 خورشیدی است.[2] هرچند براساس گاه‌شماری هجری قمری قراردادی این روز با چهارشنبه، 21 مهر تطبیق داده می‌شود.[3][4] در این روز حسین بن علی – امام سوم شیعیان – و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر یزید کشته شدند و مسلمانان در آن سوگواری می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‎‏‌شود. در تقویم رسمی ایران، افغانستان، عراق، پاکستان و هند این روز تعطیل می‌باشد.

عاشورا در لغت به‌معنای «دهمین» است.

سابقه? سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال 61 هجری می‌رسد. از علی بن حسین چنین روایت شده‌است:
«

پس از حادثه? عاشورا، هیچ بانویی از بانوان بنی‌هاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه? هیچ یک از بنی‌هاشم دودی که نشانه? پختن غذا باشد، بلند نشد، تا آن‌که، ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعه? خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشته‌ایم

ادبیات عاشورایی

بخش اندکی از قصیده? سیف فرغانی (قرن ششم و متعلق به سرزمین کنونی فرغانه در ازبکستان) در مصیبت حسین و یاران او:
ای قوم، در این عزا بگریید         برکشته? کربلا بگریید
در ماتم او خمش مباشید         یا نوحه کنید، یا بگریید
اشک از پی چیست؟ تا بریزید         چشم از پی چیست؟ تا بگریید

همچنین شعر معروف محتشم کاشانی (سده? 10 قمری) در رثای واقعه کربلا که اینگونه آغاز می‌شود:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است         باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است؟ کز زمین         بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو         کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب         کآشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست         این رستخیز عام، که نامش محرم است

سوگواری عاشورا مختص مسلمانان نیست. در ایران ارمنی‌ها نیز دستجات عزاداری دارند.[7][8]

در ترینیداد و توباگو [9] و جامائیکا[10] تمامی گروه‌های قومی و مذهبی در مراسمی که به زبان محلی «هوسِی» خوانده می‌شود شرکت می‌کنند و به سوگواری می‌پردازند .

نگرش مذاهب دیگر
اهل سنت

اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزی می دانند که موسی دریای سرخ را شکافت و خودش و پیروانش از آن عبور کردند. اهل سنت این روز را گرامی می داند و روزه گرفتن در این روز را مستحب می دانند، در حالی که شیعیان روزه گرفتن در روز عاشورا را مکروه می دانند. در مورد واقعه عاشورای سال 61 اغلب تاریخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، ابن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و ابن اثیر واقعه کربلا را به تفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کرده‌اند.
یهودیت

این روز معادل یوم‌کیپور – عید یهودیان در روز دهم ماه تیشری- شمرده شده است.[11] همچنین زمان بسیاری وقایع سرنوشت ساز برای پیامبران پیشین به این روز منتسب شده است. پذیرش توبه آدم، پایان طوفان نوح، گذشتن ابراهیم از میان آتش، بینا شدن یعقوب، بهبود بیماری ایوب و انتقال عیسی به بهشت پس از تلاش ناموفق یهودیان برای مصلوب کردن او، همگی مطابق برخی روایات در این روز اتفاق افتاده‌اند.[12]

نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم 61 هجری قمری (21 مهر سال 59 خورشیدی) اتفاق افتاد و به عاشورا معروف است. این نبرد میان سپاه حسین بن علی و سپاه یزید بن معاویه در نزدیکی محلی به‌نام کربلا در گرفت.

حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با 4000 نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با 4000 نفر و نامه‌ای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشند و اگر این‌کار از دست او برنمی‌آید، فرماندهی را به شمر واگذارد.

روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین 32 سواره نظام و 40 پیاده[2] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[3] بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود 30000 نفر قرار داشت.[4] جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان‌باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر 70 تن از لشکریان حسین را جدا کرد (غیر از حر و علی‌اصغر) و بر بالای نیزه‌ها گذاشت.[5]

خیمه‌ها غارت و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی به‌نام بجدل بن سلیم برای بدست‌آوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشته‌شدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنی‌اسد دفن شدند.[6]

هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبوده‌است اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشته‌است. از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شده‌است. به طوری که پس از آن قیام‌های فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی قرن‌های بعد تا به امروز داشته‌است.

حسین بن علی هنگام زمام‌داری پدرش، او را در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال 50 هجری هنگام کشته‌شدن برادرش حسن بن علی، معاویه حدود 10 سال به‌عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، طبق بند دوم صلح‌نامه معاویه نمی‌بایست برای خود جانشینی انتخاب کند.[7]

به روایت سلیم پسر قیس یک سال قبل از مرگ معاویه در حج سال 59 هجری قمری حسین بنی هاشم، دویست نفر از اصحاب پیامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِنی در خیمه خود گرد آورد. احادیث پیامبر مشتمل بر نصب علی به خلافت در غدیر خم و شأن و جایگاه اهل بیت را به یادشان آورد و آنان بر آن اقرار کردند. و نیز از معاویه و ستمش انتقاد کرد. سپس با آنان پیمان بست که این مطالب را به خاندان و قبایل خود برسانند. [8]

معاویه در نیمه رجب سال 60 هجری قمری مرد و پسرش یزید را به جانشینی انتخاب کرد. حسین بن علی از همان آغاز بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم ولید پسر عتبه حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین بن علی، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر به بیعت نشدند آنها را بکشد. حاکم مدینه در اجرای فرمان سستی کرد و یزید عمرو پسر سعید پسر عاص را به جایش گماشت.[9] حسین که حاضر به بیعت با یزید نبود با خانواده خود شب بیست و هشت رجب از مدینه به مکه رفتند.

در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده‌بودند نامه‌های زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین بن علی نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده‌بود و مردم کوفه را تهدید کرده‌بود، مسلم را تنها گذاشتند.[نیازمند منبع] عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و کشت. حسین با خانواده و یاران خود به‌سمت کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان‌شکنی مردم کوفه و کشته‌شدن مسلم را آوردند.

عبیداللّه که بر اوضاع کوفه مسلط شده‌بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیرکردن حسین بن علی و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با 30?000 نفر[نیازمند منبع] به کربلا اعزام کرد. این امر موجب شد تا شمار زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند و تنها نزدیک‌به 70 تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده‌بود که اگر حسین بن علی را بکشد، او را فرمانده ری خواهد کرد؛ اما پس از این ماجرا این کار را نکرد.

تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شده‌است. این تعداد دست کم 4000 نفر و در برخی گزارش‌ها تا 80000 نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود 30000 نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی[10] ترکیب سپاه به شرح ذیل بوده‌است:

1ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر بن سعد

2ـ 4?000 نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن

3ـ 1?000 نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی

4ـ 2?000 نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی

5ـ 4?000 نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی

6ـ 3?000 نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی

7ـ 2?000 نفر به فرماندهی نصر بن حرشه

8ـ 3?000 نفر به فرماندهی کعب بن طلعه

9ـ 1?000 نفر به فرماندهی شبث بن ربعی

10ـ 1?000 نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر

11ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی

12ـ 1?000 نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم

13ـ 500 تیراندازان همراه حصین

14ـ 500 نفر به فرماندهی عزرة بن قیس

جمع کل: 31?000 نفر
روز نبرد

بنا بر نقل سید بن طاووس، در کتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا حسین بریر پسر خضیر از زاهدان نامدار کوفه را جهت موعظه جانب لشکر عمر سعد فرستاد، ولی آنان اعتنا نکردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت کند. او گفت مرا بین دو چیز مخیر کرده اند. یا بجنگم و یا ذلت پذیرم و با یزید بیعت کنم، ولی ذلت از ما دور است. لذا با شما می جنگم. [13]

سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز کرد. این حمله با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین بن علی ‏آغاز شد.[14] شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حمله‌ای ‏گروهی بکنند و سپاه حسین‏ را نابود کنند. همه گردان‌های سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم تلاش کردند که از خود دفاع کنند[نیازمند منبع] و نیمی از یاران‏ او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. شمار کشته‌شدگان این حمله را 41 تن گفته‌اند. شماری از آنان (غیر از 10 نفر از غلامان حسین و دودمانش و 2 تن از غلامان علی‏)، عبارت‌اند از:

نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بن‌عمر، جبلة بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله ‏پسران زید بصری.

جنگ گروهی و تن به تن تا نماز ظهر ادامه یافت. هنگام نماز حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد با نیمی از یاران در مقابل او صف بکشند تا بتواند به نماز بایستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تیرباران کرد. سعید بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسید.

عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، 10 محرم سال 61 در کربلا کشته شد و همه? خیمه‌های خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند

پس از کشته‌شدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود[نیازمند منبع] تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیک‌تر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی 13 سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن 12 سر، تمیم 7 سر و بنی اسد 16 سر بر نیزه کردند و در مجموع با 71 سر بریده وارد کوفه شدند.

هنگام طلوع آفتاب سرهای کشته‌شدگان و کاروان اسیران از باب الساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا 3 روز بر دروازه‌های شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از چندی موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدن‌ها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشته‌شدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.

در عین حال چند سر را در باب الصغیر به خاک سپردند، که عبارت‌اند از:

سر ابوالفضل العباس
سر علی‌اکبر
سر حبیب بن مظاهر

سوگواری محرم عزاداری‌ها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام می‌شود. این نبرد در سال 61 هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمی‌شود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام می‌شود. سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز می‌شود و در ظهر عاشورا به اوج می‌رسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا می‌کند. در روز 12 محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام می‌شود. این نوع مراسم‌ها در روز 16 محرم با نام «هفتم امام حسین» و 20 صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا می‌کند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورت‌های گوناگون انجام می‌شود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیر‌مسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنی‌های ایران برگزار می‌شود.[نیازمند منبع] سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد.

سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.

سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.

در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.

سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند. دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.
آل بویه

یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویه‌است. در این دوران حکومت‌های شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کرده‌اند.

در این باره ابن جوزی می‌نویسد: «در سال 352 (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود می‌زدند و بر حسین ندبه می‌کردند.»

حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره می‌نویسد که:
«

در زمان المعزلدین الله به سال 363 (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال 396 (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال 515 (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه