به گزارش بولتن نیوز، در این میان کسانی هستند که مکان هایی را برای برگزاری عروسی انتخاب می کنند که نه تنها در ذهن دوستان و آشناهایشان می ماند بلکه شهرت جهانی نیز پیدا می کند.
برگزاری مراسم عروسی در معدن طلا همراه با تور شهر ارواح در نوادا-آمریکا- یک هزار و 182 پوند برای زوج هایی که می خواهند متفاوت باشند،هزینه دارد.در این شهر،ساختمان های قدیمی،انبار قدیمی،ماشین ،اتوبوس و لوله های زنگ زده پشت صحنه عکس های عروسی زوج ها خواهد بود.
زوج های جوان در نیاگارا-کانادا- می توانند با الهام از فیلم های ترسناک و پوشیدن لباس های هالووین جشن خود را برگزار کنند.
ازدواج در غارکف شیشه ای در کرواسی در حدود 3 هزار و980 پوند هزینه دارد.
ازدواج در دنیای والت دیزنی-فلوریدا- سوار بر بالونی که تا 121 متر بالا رفته با چشم اندازی فوق العاده ،985 پوند هزینه دارد.
ازدواج در زمین فوتبال باشگاه بارسلونا-اسپانیا- احتمالا آرزوی هر فوتبال دوستی است.
زوج ها با پرداخت 600 پوند برای ازدواج در ترن هوایی نیویورک ،ازدواجی هیجان انگیز را تجربه خواهند کرد.
به گزارش بولتن نیوز، در این میان کسانی هستند که مکان هایی را برای برگزاری عروسی انتخاب می کنند که نه تنها در ذهن دوستان و آشناهایشان می ماند بلکه شهرت جهانی نیز پیدا می کند.
برگزاری مراسم عروسی در معدن طلا همراه با تور شهر ارواح در نوادا-آمریکا- یک هزار و 182 پوند برای زوج هایی که می خواهند متفاوت باشند،هزینه دارد.در این شهر،ساختمان های قدیمی،انبار قدیمی،ماشین ،اتوبوس و لوله های زنگ زده پشت صحنه عکس های عروسی زوج ها خواهد بود.
زوج های جوان در نیاگارا-کانادا- می توانند با الهام از فیلم های ترسناک و پوشیدن لباس های هالووین جشن خود را برگزار کنند.
ازدواج در غارکف شیشه ای در کرواسی در حدود 3 هزار و980 پوند هزینه دارد.
ازدواج در دنیای والت دیزنی-فلوریدا- سوار بر بالونی که تا 121 متر بالا رفته با چشم اندازی فوق العاده ،985 پوند هزینه دارد.
ازدواج در زمین فوتبال باشگاه بارسلونا-اسپانیا- احتمالا آرزوی هر فوتبال دوستی است.
زوج ها با پرداخت 600 پوند برای ازدواج در ترن هوایی نیویورک ،ازدواجی هیجان انگیز را تجربه خواهند کرد.
گروه بین الملل، براساس تعداد جستجو در گوگل در سال 2014 لندن محبوب ترین شهر بریتانیا شد.
به گزارش بولتن نیوز، طبق تعداد جستجوهای صورت گرفته در گوگل درروز گذشته، لندن بیش از هر شهر دیگری در جهان از سوی دانشجویان امریکایی مورد جستجو قرار گرفته است.
دریک بررسی عمیقتر روشن شده است که لندن از این دیدگاه شهرهای مشهوری چون پاریس،برلین و سنگاپور را که از محبوبترین شهرهای مورد جستجو بوده اند، پشت سر گذاشته ومحبوبترین شهردست کم برای کاربران امریکایی گوگل بوده است.

این بررسی ها که از سوی گوگل منتشر شده به شدت توجه شهردار لندن را بخود جلب کرده که هم اکنون در راس هیاتی تجاری با هدف تقویت مناسبات اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور به امریکا سفر کرده است.
این بررسیها همچنین روشن کرده است که دانشگاههای "گولدن تریانگل " درلندن، دانشگاههای اکسفورد و کمبریج بیش از تمام دانشگاههای جهان درسایت گوگل از سوی دانشجویان مورد جستجو قرار گرفتهاند.
طبق برررسیهای انجام شده از سوی تیم آموزشی گوگل درسال 2014 مقصدهای بینالمللی مورد علاقه دانشجویان به ترتیب عبارت از لندن به عنوان بهترین گزینه آموزشی خارج از امریکا و همچنین به عنوان محبوبترین شهربوده است که سپس پاریس، بارسلون ،برلین و سنگاپور، آمستردام، رم و دابلین ، هنگ کنگ و آکسفورد دراین جدول جای دارند.

از نظرمیزان جستجو درباره دانشگاههای پرطرفدار نیز پس از سه دانشگاه یاد شده ، سه دانشگاه از استرالیا، دو دانشگاه از کره و یکی از چین در صدر جدول سی دانشگاه محبوب و پرکاربر گوگل بودهاند.
اما حتی درجدول برترین دانشگاهها هم هشت دانشگاه از فهرست ده گانه نخست جدول از آن کشور بریتانیاست که 5 دانشگاه نخست جدول هم تنها در لندن بوده است.
طبق همین گزارش دانشگاه دابلین و دانشگاه ملی استرالیا تنها دو دانشگاه غیر انگلیسی هستند در فهرست جدول ده گانه دانشگاههای محبوب جمعیت بزرگ کاربران امریکایی گوگل قرار گرفتهاند.
گروه تاریخ، سوم دی ماه 1297 اولین شناسنامه ایرانی صادر شد. شناسنامه ای که صاحب آن دختری به نام فاطمه بود و صاحب شماره شناسنامه یک شد تا این روز برای همیشه روز ثبت احوال در ایران نام بگیرد.
به گزارش بولتن نیوز، تا کمتر از 100 سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. به جای آن، روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپایی ها، وقایع تولد را در کتاب های مقدس ثبت می کردند.
اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. به طوری که ابتدا سندی با 41 ماده در سال 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و ادارهای به نام سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ بعد از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 3دی ماه 1297 هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر شد.
تا پیش از ایجاد سازمان ثبت احوال وقایع حیاتی پشت جلد قرآن و دیگر کتب مقدس انجام می گرفت
داستان این بود که در تاریخ سوم اسفند 1295به پیشنهاد "نصرت الدوله "وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ 15 آذر 1298برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.
اداره سجل احوال زیر نظر بلدیه آن زمان یعنی همان شهرداری امروزی تشکیل شد و اوراق سجل احوال را که گرفتن آن اختیاری بود در کلانتریها در اختیار مردم می گذاشتند. در فروردین 1300خورشیدی، بلدیه تهران (شهرداری) به دستور "سید ضیاء طباطبایی"نخست وزیر درصدد تهیه آمارساکنین پایتخت، شهرری و شمیران بر آمد و بلاخره دفتری در شهرداری با عنوان "اداره احصائیه و سجل احوال"تاسیس شد.
در این دفتر فرمی به عنوان "احصائیه و نفوس شهر تهران" به چاپ رسید که در آن برای نام، نام خانوادگی (که در آن زمان کمتر کسی نام خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب می کردند.)، لقب، سن، تابعیت، مذهب، زادگاه، همسر و فرزندان ستونهای جداگانه ای تنظیم گردیده بود و ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانه ها را می کوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده، اوراق را پر می کردند، هر چند اغلب خانواده ها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمی گشودند و یا پاسخ درست نمی گفتند.
از طرفی دولت از طریق وزارت امور خارجه از سفارتخانه های خارجی مقیم تهران نیز خواست که به کارکنان خارجی و ایرانی خود دستور دهند که با ماموران سجل احوال و احصائیه در دادن اطلاعات لازم همکاری نمایند. ادامه کار احصائیه، از فروردین 1301منتهی به گرفتن ورقه سجل احوال(ورقه هویت یا شناسنامه) گردید که زیر نظر اداره نظمیه(شهربانی) آن هم فقط در تهران انجام می شد. گرفتن ورقه سجل احوال اختیاری بود و این ورقه را هر کسی می توانست از کمیسری آن زمان (کلانتری)محل خود دریافت کند.
از سال 1303 اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستانها نیز شروع به کار کرد. حتی پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه)درسال 1304،برای فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام می شد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه می گذاشت. نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند،متولدین 1284خورشیدی بودند که در سال 1306به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال 1306خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد.
گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی میکرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت.
در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال 1313 ثبت نام خانوادگی نیز، اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نامخانوادگی انتخاب میکرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد. و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
به گزارش بولتن نیوز، این شیر ماده که «سیرگا» (Sirga) نام گذاری شده، چنان رابطه دوستانه ای با والنتین گرونر(Valentin Gruener)، محیط بان 27 ساله پیدا کرده که به همبازی او تبدیل شده است.
این شیر در پی تصویرهای منتشر شده از وی، در سال 2014 به یکی از پربیننده ترین ستاره های فضای اینترنتی تبدیل شده؛ حال او به کمک مربی اش شکار کردن را یاد می گیرد.
تصویرهای گرفته شده از سیرگا و والنتین، در شبکه اجتماعی اینترنت، پانزده میلیون بیننده داشته است.
گرونتر آلمانی، این شیر حدود 150 کیلوگرمی را از دوره نوجوانی شیر آموزش داده است. اکنون لازم شده است که سیرگا شکار کردن را بیاموزد و چه کسی بهتر از گرونر می تواند این روش را به شیر بیاموزد. آنها تلاش دارند سیرگا را به تدریج به حیات وحش بازگردانند و از مراحل این کار، فیلم مستندی نیز می سازند.
هدف از این فیلم این است که نشان دهند چگونه یک قلاده شیر سرگردان و در حال مرگ، اکنون به لطف این دوستی با انسان، قوی و قدرتمند شده است.
البته والنتین که خود دامپزشکی می داند، و همکارانش، واکسن و دیگر مراقبت های دامپزشکی را برای سیرگا فراهم می کنند.
این شیر در یک مزرعه در صحرای کالاهاری در بوتسوآنا به حال خود رها شده بود. به گرونر که در «طرح حیات وحش مودیسا» (Modisa Wildlife Project) کار می کند، اجازه داده شد تا با پرورش این قلاده شیر، آن را از مرگ نجات دهد.
اکنون پس از سه سال از آن دوره، آنها به زوجی جدانشدنی تبدیل شده اند؛ به طوری که هر بار که گرونر در ورودی محوطه نگهداری سیرگا را باز می کند، سیرگا به آغوشش می پرد.