سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 92 مرداد 3 , ساعت 9:15 عصر

1- اعمال شب قدر چیست؟

شب نوزدهم:

اولین شب از شب‌های قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم می‌خورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان علیه‌السلام مشرف می‌شوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می‌کنند.

اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام می‌شود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.

 

اعمالی که در هر سه شب مشترک است:

1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)

2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.

3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِا سمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسنی وَ یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.

4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ عَلیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

 

پس از این عمل هر حاجتی که داری طلب کن.

5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر می‌شود منادی از آسمان هفتم ندا می‌کند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.

6- احیا داشتن این شب‌ها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.

8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ...

 

اعمال مخصوص هر شب قدر

 

شب نوزدهم:

 

1- صد مرتبه "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".

2- صد مرتبه " اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".

3- دعای "یا ذَالَّذی کانَ..." خوانده شود .

4- دعای " اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ..." خوانده شود.

 

شب بیست و یکم:

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.


چهارشنبه 92 مرداد 2 , ساعت 9:27 عصر

 

پرش به: ناوبری، جستجو

در باور مسلمانان شب قدر (به عربی: لیلة القدر)‏ شبی است در ماه رمضان[1] که قرآن در آن شب (جدا از وحی تدریجی) همچنین به‌طور کامل بر محمد رسول الله نازل شده‌است.[2] مسلمانان باور دارند که در این شب هر امر محکمی جدا می‌شود.[3] بنابر آموزه‌های اسلامی خوابیدن در شب قدر مذموم و شب‌زنده‌داری در آن سفارش شده است و دعا و استغفار در این شب وظیفه دانسته شده‌است.[4] روز قدر هم به اندازه شب آن ارجمند است.[5]

محتویات

  • 1 پیرامون واژه
  • 2 پیشینه
  • 3 دیدگاه اهل سنت
  • 4 دیدگاه شیعه
  • 5 در قرآن
  • 6 در ادبیات فارسی
  • 7 پانویس
  • 8 منابع

پیرامون واژه

شب قدر را به معنی منزلت دانسته‌اند و بعضی دیگر آن را به معنی تنگی و گرفتاری دانسته‌اند. برخی نیز قدر را اندازه‌گیری و تقدیر امور معنی کرده‌اند.

در پاسخ این سؤال، که چرا این شب، شب قدر نامیده شده، سخن بسیار گفته اند، از جمله این که:

1 ـ شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده، که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى شود، شاهد این معنى در آیات 3 و 4 سوره «دخان» است که مى فرماید:إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ * فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکیم: «ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده بوده ایم * در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى گردد». این بیان، هماهنگ با روایات متعددى است که مى گوید: در آن شب، مقدرات یک سال انسان ها تعیین مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور دیگر، در آن لیله مبارکه، تفریق و تبیین مى شود. البته، این امر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسأله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگى ها و لیاقت هاى افراد، و میزان ایمان، تقوا، پاکى نیت و اعمال آنها است. یعنى: براى هر کس آن مقدر مى کنند که لایق آن است، یا به تعبیر دیگر: زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد، که تأکیدى بر آن است.

2 ـ بعضى نیز گفته اند: آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که: داراى قدر و شرافت عظیمى است (نظیر آنچه در آیه 74 سوره «حج» آمده است: ما قَدَرُوا اللّه حَقَّ قَدْرِهِ: «آنها قدر خداوند را نشناختند»).

3 ـ گاه نیز گفته اند: به خاطر آن است که، قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.[6]

پیشینه

حال این سؤال مطرح می شود که آیا شب قدر در امت هاى پیشین نیز بوده است؟ می توان اینگونه پاسخ داد که: ظاهر آیات سوره «قدر»، نشان مى دهد: شب قدر مخصوص زمان نزول قرآن و عصر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)نیست، بلکه، همه سال تا پایان جهان تکرار مى شود.تعبیر به فعل مضارع (تَنَزَّلُ) که دلالت بر استمرار دارد، و همچنین تعبیر به جمله اسمیه «سَلامٌ هِیَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» که نشانه دوام است نیز، گواه بر این معنى است.به علاوه، روایات بسیارى که شاید در حدّ تواتر باشد نیز، این معنى را تأیید مى کند (این نسبت به آینده).ولى، آیا در امتهاى پیشین نیز بوده است، یا نه؟.صریح روایات متعددى این است: این از مواهب الهى بر این امت مى باشد، چنان که در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)آمده است: «خداوند شب قدر را به امت من بخشیده، و احدى از امت هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند».[7] [8]

دیدگاه اهل سنت

اهل سنت اعتقاد دارند که طبق حدیث نبوی شب قدر در یکی از ده شب آخر ماه رمضان واقع شده است .اغلب شب بیست و هفتم را شب قدر می‌دانند و در آن شب به دعا و شب‌زنده‌داری می‌پردازند. مسلمانان سلفی اعتقاد دارند که در شب قدر در تمام روزگار همان شبی بود که قرآن در آن نازل گردید و دیگر تکرار نمی‌شود.[9] برخی نیز اظهار داشته‌اند که تا زمان زندگی محمد شب قدر در هر سال تکرار می‌شد اما پس از ارتحال محمد، شب قدر از بین رفته‌است.[10] برخی نیز معتقد بوده‌اند که شب قدر شبی‌است در تمام سال ولی در هر سال شب نامعلومی‌است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده اما در سال‌های دیگر ممکن است در دیگر ماه‌ها باشد.

دیدگاه شیعه

بر اساس حدیث شیعه که از حماد بن عثمان که وی از حسان بن علی از جعفر صادق نقل شده‌است؛ شب قدر تا قیامت باقی‌است و در ماه رمضان واقع است.[11] در روایات شیعه آمده‌است که شب قدر یکی از سه شب 19، 21 یا 23 در ماه رمضان است که احتمال شب بیست‌وسوم بیش‌تر است. در اصول کافی نیز آمده‌است که تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم است.[12]

در قرآن

در قرآن درباره شب قدر چنین آمده‌است:

  • به راستی که ما آن را در شب قدر فروفرستادیم. و چه تو را به شب قدر آگاه تواند کرد. شب قدر از هزار ماه برتر است. در این شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از هر امر فرود می‌آیند. این شب تا صبحگاه «سلام» است. (سوره قدر آیات 1 تا 5)[13]

و نیز در سوره دخان آمده‌است:

  • سوگند به کتاب روشنگر. به راستی ما آن را در شبی مبارک فروفرستادیم زیرا که به حقیقت هشداردهنده بودیم. در آن شبی که هر امری با حکمت معین و ممتاز و جدا می‌گردد. تعیین آن امر البته از سوی ما خواهد بود، که ما رسولان را فرستنده بودیم. و این البته از رحمت و مهربانی پروردگار توست، به راستی او شنونده داناست. (سوره دخان آیات 1 تا 6)[14]

در ادبیات فارسی

ترا قدر اگر کس نداند چه غم شب قدر را می‌ندانند هم
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند[15]
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است[16]
شب قدری چنین عزیز و شریف با تو تا روز خفتنم هوس است[17]
در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود[18]

چهارشنبه 92 مرداد 2 , ساعت 9:1 عصر

 

.

.

.

مژده که شد ماه مبارک پدید / به عاصیان وعده رحمت رسید

آمد رمضان هست دعا را اثری / دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهکار توییم / ای داور بخشنده به ما کن نظری . . .

.

.

.

رمضان شهر عشق و عرفان است / رمضان بحر فیض و احسان است

رمضان، ماه عترت و قرآن / گاه تجدید عهد و پیمان است . . .

.

.

.

فرا رسیدن ماه عشق و دوستی / ماه نیایش هستی

و ماه دل انگیز سرمستی / بر تمام اسلام آوران، دین راستی

مبارک باد . . .

.

.

.

ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده برایتان آرزومندم . . .

.

.

.

امام صادق (ع):

خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند . . .

.

.

.

رسول خدا (ص): براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است . . .

فرا رسیدن ماه زولبیا و بامیه، بی خوابی شبانه

گرسنگی روزانه، روز شماری ماهانه

پرخوری سحرانه، افطاری شاهانه

و توقع آمرزش سالانه !

مبارک باد!

.

.

.

کوله بارت بر بند ، شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم

بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم ، میشود آسان رفت

میشود کاری کرد که رضا باشد او .

ای سبک بال ، در دعای سحرت ، هرگز از یاد نبر ، من جا مانده بسی محتاجم . . .

التماس دعا

.

.

.

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت / کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت

آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز / باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت . . .

 


سه شنبه 92 مرداد 1 , ساعت 9:29 عصر

یا امام حسن مجتبی(ع)

سخنان مختصر و حکیمانه از امام حسن مجتبی (ع)  

امام حسن (ع) : هیچ مردمی با هم مشورت نکنند جز اینکه به درستی رهبری شوند.

امام حسن (ع) : به یکی از فرزندانش فرمود : ای پسر جانم با احدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و کجاها می آید ، و چه ریشه ای دارد ، و چون خوب از حالش آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن به شرط اینکه از لغزش گذشت باشد و در تنگی مواسات باشد.

امام حسن (ع) : خویش ( فامیل ) کسی است که دوستیش نزدیک کرده و گرچه نژادش دور باشد ( غریبه باشد ) ، و بیگانه کسی است که از دوستی به دور است و گرچه نژادش نزدیک باشد ( فامیل باشد ) ، ( نگویید از نزدیکان است و بخاطر آنها گناه نکنید ) چیزی از دست به تن نزدیکتر نیست ، و راستی که دست بشکند و معیوب گردد ( سیاه شود و گند گیرد ) ( پس پول می دهید ) که دستتان را ببرند و دور اندازند.

امام حسن (ع) : به امام (ع) گفته شد : آیا شما در بزرگی و عزت قرار دارید ؟ در پاسخ فرمود : بله من در عزت هستم ، خداوند میفرماید : ( سوره منافقون آیه 8 ) عزت از آن خدا است و از آن رسولش و از آن مومنان.

امام حسن (ع) : راستی پردیدترین دیده ها آن است که در خیر نفوذ کند ، و شنواترین گوشها آن است که یادآوری ( و نصیحت ) را بشنود و از آن سود برد ، سالمترین دلها آن است که از شبهه ها پاک باشد.

امام حسن (ع) : راستی هرکه عبادت خواهد ، برای آن خود را پاک و آماده کند ، هرگاه مستحب به واجب زیان رساند آنها را ترک کنید ، یقین پناهگاه سلامتی است ، خردمند به کسی که از او اندرز خواهد ، دغلی نکند ، میان شما و موعظه پرده عزت طلبی است ، دانش عذر دانشجویان را از میان برده.

امام حسن (ع) : ای بنده های خدا از خدا بپرهیزید ، و در طلب بکوشیده و در برابر گریز باشید ، و به عمل شتابید پیش از نقمتهای عمر برانداز و مرگ لذت ویران کن . زیرا نعمت دنیا پایدار نیست و از آسیبش آسودگی نه و از بدیهایش جلوگیری نیست ، فریبی است حایل سعادت ، و تکیه گاهی است خمیده . ای بنده های خدا از عبرتها پند گیرید ، و از اثر گذشته ها متوجه شوید . از نعمت خوارگی باز ایستید و به پندها سود برید. خدا بس است که نگه دار باشد و یاور ، و قرآن بس است که حجت باشد و خصم در محشر ، و بهشت برای ثواب بس است ، و دوزخ برای کیفر و شکنجه.  تحف العقول صفحه 236 الی 239

سخنان مختصر و زیبایی که از امام حسن (ع) روایت شده است :  1- هیچ مردمى با هم مشورت نکنند جز اینکه به درستى رهبرى شوند.  2- پستى و ناکسى اینست که شکر نعمت نکنى.  3- به یکى از فرزندانش فرمود اى پسر جانم با احدى برادرى مکن تا بدانى کجاها میرود و کجاها می ‏آید، و چه ریشه‏ اى دارد، و چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى کن به شرط اینکه از لغزش گذشت باشد و در تنگى مواسات باشد.  4- چون پیروز در طلب مکوش و چون تسلیم شده بقدر اعتماد مکن، براستى طلب فزونى روزى از سنت است، و آرامى در طلب روزى از عفت است، عفت مانع روزى نیست. و حرص جالب زیادى نیست، روزى به قسمت است، و بکار بردن حرص بکار بردن گناه است.  5- خویش کسى است که دوستیش نزدیک کرده و گر چه نژادش دور است، و بیگانه کسی است که از دوستى بدور است و گر چه نژادش نزدیک باشد، چیزى از دست به تن نزدیکتر نیست، و راستى که دست بشکند و معیوب شود پس آن را ببرند و جدا کنند.  6- هر که اعتماد دارد که هر چه خدا برایش پیش آورد خوبست آرزو نمیکند در غیر حالى باشد که خدا برایش اختیار کرده.  7- خیرى که شر ندارد شکر با نعمت است و صبر بر ناگوار.  8- بمردى که از بیمارى به شده بود فرمود: خدا یادت کرد یادش کن، و از تو گذشت شکرش کن.  9- ننگ کشیدن آسانتر از دوزخ رفتن است.  10- هنگام صلح با معاویه فرمود: به خدا ما از اهل شام برنگشتیم با سلامت دلها، و صبر در برابر دشمن، پس سلامت ما بدشمنى مبدل شده بود و صبر ببیتابى. شما مردم اهل کوفه جنک صفین را که آغاز کردید. در حالى که دین خود را بر دنیاى خود مقدم میدانستید، و اکنون دنیاتان را بر دینتان مقدم میدارید.  11- من کسى را ندیدم جز اینکه میان خود و پروردگارش خردمندى ندارد.  12- به او گفته شد شما در بزرگى قرار دارید؟ در پاسخ فرمود بلکه در من عزت است. خدا فرماید (8- المنافقون) عزت از آن خدا است و از آن رسولش و از آن مؤمنان.  13- در وصف یک برادر خوب خود فرموده است: از همه مردم بچشمم بزرگتر بود و سره بزرگوارى او در چشم من کوچکى دنیا بود در چشم او، از تحکم نادانى بدر بود، دست دراز نمیکرد مگر در مورد اعتماد براى یک سودى، نه شکایتى داشت و نه خشم و نه دلتنگى، بیشتر عمرش خموش‏ بود، و چون لب بسخن میگشود بر همه گوینده ‏ها چیره بود، نزار و لاغراندام بود و به هنگام نبرد شیرى درنده مینمود، چون با دانشمندان انجمن داشت بشنیدن شیفته ‏تر بود تا گفتن، به هنگام ضرورت سخن سکوت خود را میشکست، شیوه داشت که نگوید آنچه را نمیکند و بکند آنچه را نگوید، چون در برابر دو کار قرار میگرفت که نمیدانست کدام خدا پسندتر است آن را در نظر میگرفت که پسند نفسش نبود ، هیچ کس را بکارى که میتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمیکرد.  14- هر که پیوسته بمسجد رود یکى از هشت فائده برد- آیه محکمه، دوستى دریافته، دانشى تازه، رحمتى مورد انتظار، سخنى که راه راستش کشد یا از هلاکتش رهاند، ترک گناهان از شرم مردم، و ترس خدا.  15- پسرى او را روزى شد و قریش به مبارک بادش آمدند و گفتند: این پهلوان بر تو مبارک باد.
فرمود: این چه گفتاریست شاید پهلوان نباشد، جابر گفت یا بن رسول اللَّه چه بگوئیم ؟ فرمود: چون خداوند به شما پسرى داد و براى مبارک‏باد او رفتید بگوئید: شکر بخشنده را باش، آنچه بتو بخشیده شده مبارک است خدایش بدوران جوانى رساند، و نیکى کردنش را بتو روزى کند.  16- از مروتش پرسیدند در پاسخ فرمود: دریغ بر دین، و اصلاح مال، و قیام بحقوق است.  17- راستى پردیدترین دیده‏ ها آنست که در خیر نفوذ کند، و شنواترین گوشها آنکه یادآورى را بشنود و از آن سود برد، سالمترین دلها آنست که از شبهه‏ ها پاک باشد. 18- مردى از او خواست که در او تفرسى کند یا پندش دهد فرمود: مبادا مرا مدح کنى زیرا من خود را بهتر میشناسم، یا مرا دروغگو شمارى زیرا دروغگو رأى و عقیده ندارد، یا کسى را در بر من غیبت کنى، آن مرد گفت اجازه بده بر گردم، فرمود: آرى هر گاه بخواهى.  19- راستى هر که عبادت خواهد براى آن خود را پاک و آماده کند، هر گاه مستحب به واجب زیان رساند آنها را ترک کنید، یقین پناهگاه سلامتى است، هر که دورى سفر را بیاد آرد آماده گردد، خردمند بکسى که از او اندرز خواهد دغلى نکند، میان شما موعظه پرده عزت ‏طلبى است، دانش عذر دانشجویان را از میان برده، هر که در شتاب گرفتار است مهلت خواهد، و هر که مهلت دارد بتأخیر و تعلل گذراند.  20- اى بنده ‏هاى خدا از خدا بپرهیزید، و در طلب بکوشیده و در برابر گریز باشید، و بعمل شتابید پیش از نقمتهاى عمر برانداز و مرگ لذت ویران کن. زیرا نعمت دنیا پایدار نیست و از آسیبش آسودگى نه و از بدیهایش جلوگیرى نیست، فریبى است حایل سعادت، و تکیه ‏گاهى است خمیده. اى بنده‏ هاى خدا از عبرتها پند گیرید، و از اثر گذشته‏ ها متوجه شوید. از نعمتخوارگى بازایستید و بپندها سود برید. خدا بس است که نگهدار باشد و یاور، و قرآن بس است که حجت باشد و خصم در محشر، و بهشت براى ثواب بس است، و دوزخ براى کیفر و شکنجه.  21- هر گاه یکى از شماها ببرادر خود برخورد باید محل نور از پیشانى او را ببوسد (یعنى محل سجده).  22- روز عید فطر به مردمى گذر کرد که بازى میکردند و میخندیدند بالاى سرشان ایستاد و فرمود: راستى خدا ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته است تا بوسیله طاعتش برضاى او سبقت گیرند.
مردمى پیش رفتند و کامیاب شدند، و دیگران کوتاهى کردند و نومید شدند، بسیار بسیار عجب است از خندان و بازیگر در امروز که بنیکوکاران در آن ثواب دهند و بیهودگان در آن زیان برند. بخدا سوگند اگر پرده برگیرند بدانند که نیکوکار اندر کار نیک خود است، و بدکار گرفتار بدکردارى خود است. سپس گذر کرد. تحف العقول  صفحه 236

امام حسن (ع) : با مردم چنان رفتار و معاشرت کن که مایلی با تو رفتار و معاشرت نمایند.  بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 108 )

امام حسن (ع) : میان حق و باطل چهارانگشت فاصله است، آنچه به چشم خود دیدی راست و حق است و با گوش خود بیهوده و ناحق بسیار بشنوی. تحف العقول صفحه 231

امام حسن (ع) : ( سوالهایی که از آن حضرت (ع) شده و پاسخ فرموده اند ) : 1. زهد چیست ؟ رغبت به تقوی و بی رغبتی در دنیا ، 2.حلم چیست ؟ خشم فرو خوردن و اختیار خود داشتن ، 3.سداد چیست ؟ دفع از زشتی به خوبی ، 4. شرف چیست ؟ احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها ، 5. نیرومندی چیست ؟ دفاع از پناهنده و صبر در نبردها و اقدام هنگام سختی ، 6. بزرگواری چیست ؟ این است که در غرامت عطا بخشی و از جرم بگذری ، 7. مروت چیست ؟ حفظ دین ، عزت نفس ، نرمش ، وارسی کرد و کار ، پرداخت حقوق و دوست یابی ، 8. کرم چیست ؟ بخشش پیش از خواهش ، اطعام در قحطی ، 9. دناءت چیست ؟ خردبینی و دریغ از اندک ، 10. ناکسی چیست ؟ کم بخشیدن و گفتار ناهنجار ، 11.جوانمردی چیست ؟ بخشش در خوشی و سختی ، 12.بخل چیست ؟ آنچه در کف داری شرف بدانی و آنچه انفاق کنی تلف شماری ، 13.برادری چیست ؟ همراهی در سختی و خوشی ، 14.ترس چیست ؟ دلیری بر دوست و گریز از دشمن ، 15. ثروتمندی چیست؟ رضای به قسمت  (الهی ) هرچه کم هم باشد ، 16.فقر چیست ! آزمندی به هرچیز ، 17.جود چیست ؟ بخشش دسترنج ، 18.بزرگی چیست ؟ آوردن خوب و ترک زشتی ، 19.سفاهت چیست ؟ به پستی گرائیدن و با گمراهان نشستن ، 20.سفاه چیست ؟ نابخردی در مال و زبون کردن آبرو.   تحف العقول صفحه 227 الی 228

 امام حسن (ع) : ساکنان مسجد زائرین خدایند و بر خداست که زیارت‏ کنندگانش را هدیه ‏اى بدهد.  ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 190

حضرت امام حسن (ع) فرمود : هر کس قرآن را بنظر خویش تفسیر کند اگر چه موافق با واقع هم باشد مسلم خطا کرده است‏.   ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 193


سه شنبه 92 مرداد 1 , ساعت 9:23 عصر

برای دریافت کیفیت بالاتر بر روی تصویر کلیک کنید

مهمانی حق چه با صفا شد

میلاد امام مجتبی شد

 

طرح نوشت:

میلاد آقا امام حسن مجتبی (ع) ، کریم آل طه بر همه شیعیان جهان مبارک باد

در روزهای ماه مبارک رمضان توفیقیست که دستی به ماوس میبرم و عرض ارادتی به اقا میکنم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


<      1   2   3   4      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه