از آن جا که ماه جمادى الثّانى بیش از هر ماه دیگر، آمیخته با ناممبارک بزرگترین بانوى جهان، سیدة نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین حضرت فاطمهزهرا(علیها السلام) مى باشد، پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در روزهاى آغازینماه، بساط غم و اندوه مى گسترانند، و در روز بیستم، غرق امواج سرور و شادى هستند وغرض از همه این مراسم آگاهى بیشتر از فضایل و مناقب آن بانو و اقتباس از خلق و خو،و رنگ و بوى معنوى آن حضرت است، و چه زیبا و الهام بخش است زندگى این بانوى نمونه،در آن خانواده نمونه براى همه، مخصوصاً بانوان.
روز بیستم
به ناگاه دربهای آسمان گشوده شد ، سپهری از سوی خدا فرود آمد در سرزمین ابطح، آری جبرئیل با بالهای گسترده از شرق تا غرب عالم و این حبیب خداست که در جمع اصحاب نشسته
جبرئیل ندا بر آورد:
«هان ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و تو را فرمان میدهد که چهل شبانه روز از خدیجه دوری گزینی»
عقل کل از کل هستی شد جدا تا چهل شب کرد خلوت با خدا
این چهل شب در سرش شور تو بود بهر استقبال از نور تو بود
قاصدی از سوی رسول خدا نزد خدیجه آمد و پیغام آورد :
«ای خدیجه !گمان مبر که کناره گیری من از تو ، از خشم است و برای جدایی نیست، بلکه این فرمان خداوند عزوجل است تا اراده اش را تحقق نبخشد . ای خدیجه جز خیر و نیکی گمان مبر.»
چهل روز گذشت ، چهل روز گران بر رسول خدا و پر اندوه بر خدیجه …
جبرئیل بار دیگر فرود آمد
«ای محمد ، خداوند بزرگ بر تو درود میفرستد و ترا فرمان میدهد که آماده تحیت و هدیه او باشی !»
پیامبر فرمود : «ای جبرئیل هدیه پروردگار جهانیان و تحیت او چیست؟
اما این سر خداست حتی جبرئیل هم از آن خبر نداشت عرض کرد: نمیدانم
چون تو ذات کبریا گوهر نداشت از محمد دوستی بهتر نداشت
بهترین گوهر ز گوهر آفرین هدیه شد بر شخص ختم المرسلین
و این نوری دیگر است که از آسمان به زمین فرود میآید ، این میکائیل است ،با طبقی دیبا پوشیده ، آن را پیش روی پیامبر نهاد و عرض کرد:
«ای محمد ! فرمان خداوند است که امشب روزه خو را با این غذا بگشایی»
غذایی که برهر کس دیگر غیر از او حرام بود حتی بر امیرالمومنین
پوشش از طبق برگرفت خوشه ای خرما ، خوشه ای انگور و ظرفی آب، سیر و سیراب گشت. دستها را برای شستشو جلو آورد. جبرئیل بر آن آب ریخت و میکائیل آنها را شست و اسرافیل با تکه ای پارچه آن را خشک کرد.
و طبق با باقیمانده غذا به آسمان بازگردانده شد تا کس دیگری بر آن لب نزند.
و حبیب خدا آماده نماز شد تا بر درگاه پروردگارش سر به سجده گذارد و خود را با تمام وجود به فرمان او سپارد.
جبرئیل آمد:
«یا محمد! اینک ، نماز بر توحرام است تا آن که به خانه خدیجه روی و با او باشی ، زیرا عهد خداوند عزوجل چنین است که امشب دودمان پاکیزه ای از تو بیافریند.»
و او آمد ، شتابان به سوی خدیجه . و این خدیجه است که میفرماید:
«در این مدت با تنهایی انس گرفته بودم ، شب هنگام سرم را میپوشاندم و در خانه را میبستم و پرده اش را فرو می انداختم . پس از نماز چراغ را خاموش کرده و به بستر میرفتم . آن شب ، هنوز بین خواب و بیداری بودم که صدای کوبه در را شنیدم »
این قلب خدیجه است که چنین به لرزه درآمده و بر دیوار سینه میکوبد:
«چه کسی حلقه ای را میکوبد که جز محمد کسی حق کوبیدن آن را ندارد؟»
و گوشش شنید،نوای دلنشین و آسمانی ، صدای نازنین و گفتار شیرین محبوبش را:« ای خدیجه ، در را بگشا من محمدم.»
با پای سر به سوی در پرواز کرد و با دست دل درب را به روی او گشود:
«قدم بر دیدگان من بگذار ای حبیب خدا ! مولای من خوش آمدی، آمد آنکه دیده ام روز و شب به راهش بود این محمد است ! نه آبی طلبید برای وضو و نه آماده نماز شد، بلکه بازویم را گرفت و مرا با خود برد.سوگند به آن که آسمان را بر افراشت و از چشمه اب جوشانید همینکه رسول خدا از من جدا شد سنگینی فاطمه را در بطن خود احساس کردم.»
این منم همسر پیامبر یگانه حبیب خدا رسول آخرین این منم خدیجه تنهای تنها با فرزندی در شکم که با من سخن میگوید و مرا دلداری میدهد از طعنه زنان قریش . زنانی که پشت به من میکردند و سلامم نمیدادند.
گرم درد دل با طفل نازنین در بطنم بودم که حبیبم وارد خانه شد :« ای خدیجه ! با که سخن میگویی؟»
عرض کردم : طفلی که در شکم دارم با من صحبت میکند و مونس من است
فرمود: « ای خدیجه ، هم اکنون جبرئیل مرا از دختر بودن او خبر میدهد و اینکه دودمانی مطهر و پر میمنت دارد . خداوند دودمان مرا از او قرار میدهد و امامان که با سر آمدن وحی ، آنان را جانشینان بر روی زمین قرار خواهد داد و آنان از نسل او هستند.»
قلبم شاد شد و عزیز دلم ، ریحانه ام را در بطنم چون گوهری در صدف پروراندم.به ناگاه درد شیرینی تمام وجودم را فرا گرفت وقت آن رسیده که نور روی ثمره وجودم را ببینم ، آی زنان قریش به یاریم بشتابید.
پیغام دادند ، پیامشان چیست ؟ سخنانی که دل را میسوزاند و چون خار به چشم فرو میرد و اشک به دیدگانم می آورد:
«ای خدیجه ، تو از سخن ما سر تافتی و همسری محمد ، آن یتیم تهی دست ابوطالب را پذیرفتی ، اینک هیچ کدام نزد تو نمی آییم و یاری ات نمیکنیم.»
و من غمگین شدم چشمانم به در خیره بود که ناگاه دیدم چهار بانوی گندمگون چون زنان بی هاشم وارد شدند و اطرافم را گرفتند ،هراسناک به آنان نگریستم. ندایی بلند شد :« ای خدیجه غمگین مباش ، ما خواهران تو و فرستاده های خدا هستیم . این منم ساره و این آسیه که در بهش همنشین تو خواهد بود . و آن دیگری مریم دخت عمران و دیگری کلثوم خواهر موسی ما برای یاری ات آمده ایم .
آنگاه یکی در سمت راست دیگری در سمت چپ و سومی در مقابل و آخرین در پشت سرم نشستند . لحظه موعود فرا رسید و قدوم مبارک مادر هستی زمین را شرافت بخشید و زمین تا ابد شرافتش را مدیون وجود نازنین اوست . به ناگاه نوری از او درخشید و تمام خانه های مکه را نور باران کرد.
مکه آن شب نور باران گشته بود نور حق آن دم نمایان گشته بود
افتاب
مربوطه به : آخرین عناوین
حضرت فاطمه(س)میفرمایند: و من، آن کلمهی نیکوی خداوندم. (الفضائل/80)
من فاطمهام، واژهی حسنای خداوند
از ماه نشان دارم و با آینه پیوند
من فاطمهام، سرخ تر از خاطره ی سیب
من فاطمه ام، سبزتر از واژهی لبخند
حضرت فاطمه(س)میفرمایند: و ما وسیلهی ارتباط خدا با مخلوقاتیم. (دلائلالامامه/32)
سرشار نگاه آسمان کن ما را
از خود برهان و بینشان کن ما را
ای واسطهی فیض خداوند کریم
بر سفرهی دوست، میهمان کن ما را
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: و ماییم برگزیدگان خدا و جایگاه پاکیها. (ارشاد شیخ مفید/1/270)
ای محرم راز جمع افلاکیها
چون سرو، رها ز مجمع خاکیها
یک جرعه زلال آفتابم بچشان
ای روح بلند قلهی پاکیها
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: ... و ما دلیلهای روشن خداییم. (ارشاد شیخ مفید/1/270)
در ظلمت شب، دلیل راهم هستید
چون کوه، همیشه تکیهگاهم هستید
ای حجّتهای روشن خالق مهر
در تیرگی زمانه ماهم هستید
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: ... و ما وارثان پیامبران الهی هستیم. (ارشاد شیخ مفید/1/270)
دریا صفتید و روح باران دارید
چون سبزه طراوت بهاران دارید
هستید شما وارث پیغامبران
در سینه همیشه نور قرآن دارید
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، حج را برای استواری و تحکیم دین قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
تا چشمهی عشق، جاری دین گردد
دلهای همه، بهاری دین گردد
واجب شده حج به امر یکتای بزرگ
تا مایهی استواری دین گردد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، رسیدگی به خویشان را برای طول عمر و باعث فزونی در خویشان قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
چونان که ادب به آبرو افزاید
اخلاص، به قدر هر نکو افزاید
اهل صلهی رحم اگر بود کسی
فرمود: خدا بر اهل او افزاید
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، اطاعت از ما- اهلبیت علیهمالسلام- را برای ایجاد نظم و همبستگی در مردم قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
خواهی ز گسستگی رهایی یابی
یا جلوهای از نور خدایی یابی
فرمان ببر از اوامر حضرت دوست
تا راه به اوج کبریایی یابی
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، صبر را وسیلهی استحقاق و شایستگی پاداش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
گر پنجرهی نگاه تو غم دارد
صدها گره بزرگ و مبهم دارد
با صبر بر آن، رسی به پاداشی نیک.
کاین راه، هزار پیچ و صد خم دارد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، شرک را به منظور اخلاص بندگی، حرام نمود. (بحارالانوار/29/223)
تا دور شود هر عمل از شیوهی بد
اعمال همه، خالص و زیبا گردد
دانای توانای عزیز یکتا
.بر دفتر شرک، مهر«باطل شد» زد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، وفای به نذر را برای رسیدن به مغفرت و آمرزش خویش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
ای آنکه به دل امید رحمت داری
از حق طلب رحم و عنایت داری
در راه وفا به نذر خود سخت بکوش
گر میل رسیدن به سعادت داری
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، نیکی به پدر و مادر را سبب امان از خشم خود قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
خواهی برهی ز خشم ایزد، ای دوست
چون برگ، گناه تو بریزد، ای دوست
نیکی به پدر- مادرخود کن بسیار
از کار بدت لطف نخیزد، ای دوست
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، جهاد را مایهی عزّت و شکوه اسلام قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
چون سرو، همیشه آسمان همّت باش
همقامت آسمان پر شوکت باش
وقتی که جهاد، عزت اسلام است
جهدی کن و همرکاب این عزت باش
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خداوند، امر به معروف را برای حفظ مصالح عمومی جامعه قرار داد. (بحارالانوار/29/223)
هر جامعهای که اهل تقوی گردد
سرشار شکوفه و شکوفا گردد
یک قطره نکویی اگر آنجا افتد
با امر به معروف، چو دریا گردد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: از مؤمنین نیست کسی که همسایهاش از شر و آزار او در امان نباشد. (دلائلالامامه/1)
حیف است طریق عشق را سد باشی
در روشنی آب، مردّد باشی
در سایهی سبز زندگانی، ای دوست!
همسایه چو با کسی شدی، بد باشی
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: از بخل دوری کن، زیرا بخل درختی است در جهنم که شاخههایش در دنیا میباشد و هرکس به آن شاخهها بیاویزد، داخل در جهنم میشود. (دلائلالامامه/4)
آن شاخه که بی میوه قدی خم دارد
بخل است، که ریشه در جهنم دارد
هرکس که از آن شاخه بیاویزد سخت
شک نیست- زمین خوردن محکم دارد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: سخاوت، درختی است در بهشت که شاخههایش در دنیا گسترده است و هرکس شاخهای از آن را بگیرد داخل بهشت میشود. (دلائلالامامه/4)
ای دوست! سخاوت، آسمان پیوند است
این شاخهی سبز باغ بیمانند است
چید آنکه از این شاخه گلی- بی تردید-
در هر دو سرا، عزیز و عزّتمند است
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: همانا از بندگان خدا، تنها دانشمندان از خدا میهراسند. (بحارالانوار/2/45)
زنهار! به جمع جهل، ملحق نشوی
گستاخ، در امر حضرت حق نشوی
با روشنی علم، ره صبح بجوی
تا همدم تاریکی مطلق نشوی
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: دو لشکر ظلم، با هم برخورد نمیکنند جز اینکه خداوند، آنها را به خودشان وامیگذارد. (کشفالغمه/2/581)
در لشکر ظلم، مرد حقباور نیست
چون جامعهای که «نهی از منکر» نیست
وقتی که به هم دو لشکر ظلم رسند
دستی به عنایت از سوی داور نیست
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: بهترین شما کسانی هستند که با تواضع، دیگران را یاری میکنند. (دلائلالامامه/7)
پرهیز کن از غرور، از «من» بودن
از سنگشدن، شبیه آهن بودن
خواهی که به بام رستگاری برسی
باید که چو خورشید، فروتن بودن
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: اگر به آنچه شما را امر نمودیم عمل میکنی و از آنچه شما را بر حذر داشتهایم دوری میکنی از شیعیان ما هستی و گرنه هرگز. (بحارالانوار/65/156)
با هرچه نکوییست، نکو باید شد
سرشار زلال آبرو باید شد
میخواهی اگر شیعهی مولا باشی
فرمانبر امر و نهی او باید شد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: از بخل دور باش، زیرا بخل مرضی است که در شخص کریم وجود ندارد. (دلائلالامامه/4)
بخل از قطرات سبز باران دور است
فریاد کویری از بهاران دور است
بخشندهتر از بهار باید بودن
بیماری بخل، از کریمان دور است
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: همانا خداوند، نیکوکار بردبار با عفت را دوست میدارد. (دلائلالامامه/1)
در جادهی رنج، ناشکیبی نکنی
با خواب سراب، خودفریبی نکنی
از دامن پاکدامنی خوشه بچین
تا خویش، دچار بینصیبی نکنی
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: همانا حیا از ایمان است و نتیجهی ایمان، بهشت میباشد. (کافی/2/106)
در دست سپیده، برکاتی دگر است
پیغام سحر را، کلماتی دگر است
ای آنکه امید زندگانی داری
.در روشنی حیا، حیاتی دگر است
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند. (بحارالانوار/65/156)
در دامن روشنی، کبوتر باشد
در ظلمت روزگار، اختر باشد
در باغ بهشت، شیعهی آل علی
چون سرو سهی از همگان سر باشد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: همانا خوشبخت واقعی کسی است که علی را چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش دوست بدارد. (بحارالانوار/27/74)
در دفتر روشنایی و برگ سحر
نقل است چنین ز دختر پیغمبر:
آنان که حقیقتا سعادتمندند
دارند به دل مدام، حبّ حیدر
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: جانم فدای تو و جان و روح من سپر بلاهای جان تو یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود- اگر تو در خیر و نیکی به سر ببری با تو خواهم زیست و اگر در سختیها و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود. (کوکب الدری/1/196)
گردم به فدای حضرتت یا مولا
ای روشن از انوار تو تاریکیها
در نیک و بد زمانه همراه توام
هرگز نشوم از تو و عشق تو جدا
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: آن لحظهای که زن در خانهی خود میماند- و به امور تربیت فرزند میپردازد- به خدا نزدیکتر است. (بحارالانوار/43/92)
آنگاه که زن جامهی تقوی پوشد
در تربیت صحیح طفلش کوشد
در سایهی قرب خالق بیهمتاست
از خانهی او چشمهی هستی جوشد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: بعد از غدیر خم، خداوند برای هیچکس عذر و بهانهای باقی نگذاشته است. (دلائلالامامه/37)
بعد از غدیر، آینه معنا گرفته است
آری؛ دوباره فصل نوی پا گرفته است
دیگر نمانده جای دلیل و بهانهای
عشق علیست؛ در دل ما جا گرفته است
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: کسی که عبادتهای خالصانهی خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد. (بحارالانوار/67/249)
در خانهی دل یاد خدا جاری ساز
جان و دل خود، به سوی حق ده پرواز
خواهی برسد عاقبت نیک ای دوست
خالص شو و عاشقانه کن راز و نیاز
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: اول همسایه بعد اهل خانه. (وسائلالشیعه/7/112)
ای شمع وجود عشق را پروانه
با بخشش و ایثار مشو بیگانه
همسایه به اهل خانه اولی بشمار
تا نور شود تیرگی کاشانه
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: لذتی که از خدمت حضرت حق میبرم، مرا از هر خواهشی بازداشته است. (ریاحینالشریعه/1/105)
شادم به لقای روی او هر نفسی
جز او نبود برای من دادرسی
شوقی که برای خدمت حق دارم
بسته است به روی من در هر هوسی
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: بهشت، زیر پای مادران است. (مستدرک/15/180)
آیینهای از صفات داور باشد
سرچشمهای از حیات کوثر باشد
در خدمت او باش که فرمود: بهشت
در زیر قدوم پاک مادر باشد
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند. (مناقب ابنشهرآشوب/3/351)
از دست مده آنچه خدایت داده است
یا معرفتی که مصطفایت داده است
مردان خدا همیشه راضی هستند
.بر آنچه خدا بدان رضایت داده است
حضرت فاطمه(س) میفرمایند: مثَلَ امام، مانند کعبه است. مردم باید در اطراف آن طواف کنند نه آن که دور مردم طواف نماید. (بحارالانوار/36/353)
نور است امام، کعبهی امید است
تابان و فروزندهتر از خورشید است
اندر دل شیعه مهر او کم نشود
چون گرد مدار لطف او چرخیدهست