بر چـهره پر ز نــور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امــر فـرج شـود مهـیا بفرست
بـهر فـرج و ظـهور مهدیصلوات
**********
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مــدت لــبـخـند را تـــمـــدیــد کـرد
کاش مـی شد در میان لحظه ها
لـــحظه ی دیــدار را نــزدیــک کرد
**********
سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقـت ظـهورت ؟
اگر که آمـدی مـن رفـته بـودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کــن دوباره جـان بگیرم
بیــایـم در رکــاب تــو بــمـیـرم
**********
این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود
مجـنون به غیر خانه ی لـیلا نمی شود
بـالای تـخت یـوسف کـنعان نـوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
**********
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
**********
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فـالی و فـریـادرسـی مـی آیـد
**********
عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غـربت سـرد خویش تنها ماندیم
او مـنتظرست تـا کــه مـا بـرگـردیم
مایـیـم کـه در غیبت کـبری مـاندیم
**********
از هـجـر تــو درد و داغ دلـگیرم کـرد
انـدوه و غـم زمـان زمـین گیرم کـرد
گفتند که جمعه می رسی از کعبه
این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد