چهارشنبه 92 شهریور 20 , ساعت 9:2 عصر
تابستان تمام شد.....
و چه زود گذشت............
و چه زود شروع شد دوباره نه ماه درس و درس و درس...........
تابستان همه معمولا با مسافرت و گردش و........ می گذرد....
اما....
امسال به خاطر عمل پدرم همه اش در خانه بودیم.....
و تابستانمان بسیار خسته کننده بود.....
تابستانم همه اش در چند کلام خلاصه شد.....
امسال....
اگر معلممان بگوید ....
تابستان خود را چگونه گذراندید....
باید بنویسم.....
خانه و خانه و خانه ....
همین و بس.......
نوشته شده توسط محمد مبین احسانی نیا | نظرات دیگران [ نظر]
