سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 93 مرداد 20 , ساعت 10:29 عصر

 مقدّمه

منّت خدای را، عزَّ وَ جَلّ، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می­رود، ممّد حیات است و چون بر می­آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

از دست و زبان که برآید؟                                 کز عهده شکرش بدر آید؟

هدف از این نوشتار، آشنایی شما با ویژگی­های بهـشت و جهنّـم در قرآن است. به امید اینکه با خواندن این ویژگی­ها و تجسّم آن به زیبایی بهـشت و تاریکی و زشتی جهنّـم پی ببرید و راه درست که مقصد آن بهـشت است انتخاب کنید. 

مطالبی زیادی در مورد بهـشت و جهنّـم در قرآن کریم آمده است و خداوند در این آیات متعدّد به ویژگی­ها و جلوه­های زیبای بهـشت و ویژگی­های زشت و بد جهنّـم اشاره کرده اند. به علّت زیاد بودن مطالب و این­که بهـشت از منظر قرآن و جهنّـم از منظر قرآن دو مقوله جدا است این مقاله را به دو بخش، بهـشت و جهنّـم تقسیم می­کنیم.

بخش اول: بهـشت

بحث واژگانی

واژه (جـنّـت) کـه بـه معناى بهـشت است در شکل­هاى مختلف نزدیک به 150 بار در قرآن مجید تکرار شده و مفهوم رایج آن نیز باغ و بوستان است. با توصیفى که در قرآن و روایات آمده، بـاید گفت: «بهـشت، باغ بسیار خرّم و دلربایى است با هواى بسیار لطیف، درخت­هاى پر شاخ و برگ، انواع و اقسام میوه­هاى لذیذ، غذاهاى خوش طعم، نهرهاى جارى، قصرهاى زیبا، همسران شایسته و نیکو روى، وسـیـع و آبـاد، بـدون هـیچ گونه زشتى و آفت، با صفا و طراوت، جاودانه، متنوع و نشاط آور، همه نعمت­هاى آن پایدار و با شعورند، هیچ نعمتى با مصرف کردن، فـرسوده و ناقص نمى­شود، کسالت و دلزدگى به آن راه ندارد و ... . بهـشت، در قرآن مجید با این اسامی و اوصاف به کار رفته است: جنة المأموی، جنّات المأوی، جنة النعیم، جنات الخلد، دار السلام، دارالمتقین، دار المقامة، عدن، الفردوس.

بهـشت چگونه جایی است؟

بهـشت، جایگاه کسانی است که ایمان دارند، کارهای شایسته انجام می­دهند، از محرمات پرهیز می­کنند، با خلوص عقیده پروردگار خود را پرستش می­کنند، از خدای خود می­ترسند، به وعده­هایی که با خدا و یا بندگانش برقرار ساخته­اند وفا می­کنند، از کرده­های زشت خود پشیمان شده، در انجام وظایف انسانی خود کوتاهی نمی­کنند و به طور کلی از ارتکاب معاصی خودداری نموده و به کارهای نیک گرایش دارند.

بهـشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است. بهـشت به صورت باغ­هاى بسیّار با صفا و بى­ مانند است که قابل مقایسه با باغ­هاى این جهان نیست و در قرآن کریم به گونه­اى ترسیم شده تا براى اهل دنیا قابل درک باشد و گرنه حقیقت آن فراتر از درک ماست. بنابراین طلب کردن بهـشت بدون عمل حماقت است. بهـشت با آرزو کردن حاصل نخواهد شد (بلکه نیازمند به عمل است).

سخن بزرگان درمورد بهـشت

افراد بزرگ متعددی از جمله معصومین(علیهم السلام) درباره بهـشت و با اسناد بر آیات سخنانی گفته­اند. در ادامه به برخی از آنان اشاره می­کنیم.

رسول اکرم (ص) فرمودند: «حصار بهـشت یک خشت از طلا و یک خشت از نقره و یک خشت از یاقوت است و به جای گل در میان آن، مشک خوشبو بکار برده‌اند و کنگره‌های آن حصار، از یاقوت سرخ و سبز و زرد است».

 امام باقر (ع) فرمودند: «بهـشت­هایی که حق تعالی در قرآن یاد فرموده است عبارتند از: «جنّت عدن و جنّت الفردوس و جنّت نعیم و جنّت المأوی».

از امام رضا (ع) پرسیدند: «ای فرزند رسول خدا به من خبر بده از بهـشت و جهنّـم آیا الان این دو خلق شده‌اند». امام رضا (ع) فرمود: «بله، همانا رسول خدا زمانی که به معراج رفته بود داخل بهـشت شد و جهنّـم را مشاهده کرد». 

امام (ره) می­فرمایند سه نوع بهـشت و جهنّـم وجود دارد:         

1)    بهـشت و جهنّـم اعمال

2)    بهـشت و جهنّـم اخلاق

3)    بهـشت و جهنّـم لقاء

امام (ره) در جایی دیگر می­فرمایند: «سعادت، منحصر در بهـشت نیست و بهـشت دارای درجات و مراتبی است». 

توصیف بهـشت در قرآن

توصیف بهـشت در سه سوره الرحمن، واقعه و دهر به صورت مفصّل و در برخی از سوره­های دیگر قرآن به صورت گذرا بیان شده است و به بسیاری از نعمت­های بهـشتی همچون میوه‌ها و باغ­ها و چشمه‌ساران و زنان پری‌رو با لباس‌های حریر و ... و نیز نعمت‌های معنوی همچون رضوان خداوند و ... اشاره گردیده است. در این آیات بهـشت عموماً به باغ­هایی که درخت­ها و نهرها جاری در زیر درختان[2] تشبیه کرده است، و پهنای آن را به پهنای آسمان­ها تشبیه[3] کرده است، و به پر نعمت بودن آن[4] نیز اشاره شده است که در ادامه به بعضی از آن­ها اشاره می­شود.

خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ».[5]یعنی:و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهـشتى که پهنایش (به قدر) آسمان­ها و زمین است (و) براى پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید.

قرآن در جایی دیگر دارد:«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ».[6]یعنی: خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایى وعده داده است که از زیر (درختان‏) آن نهرها جارى است. در آن جاودانه خواهند بود، و (نیز) سراهایى پاکیزه در بهـشت­هاى جاودان (به آنان وعده داده است‏) و خشنودى خدا بزرگ­تر است. این است همان کامیابى بزرگ.

اگر با چشم دل به آنچه که از بهـشت وصف کرده‌اند بنگریم، از آنچه در دنیاست دل می­کنیم، هر چند شگفتی آور و زیبا باشند؟ از خواهش­های نفسانی و خوشی­های زندگانی، و اگر فکرت را به درختان بهـشتی مشغول داری که شاخه­هایشان همواره به هم می­خورند و ریشه‌های آن در توده‌های مشک پنهان و در ساحل جویباران بهـشت قرار گرفته آبیاری می­گردند، سرگردان و حیرت‌زده می­گردیم.

اصحاب الیمین و ویژگی آنان

بهـشتیان، سعادتمندانى هستند که با ایمان و عمل صالح، دنیا را پشت سر نهاده­اند، لطف الهى شامل حالشان شده و در بهـشت برین جاى گرفته­اند. در بهـشت از نعمت­هاى بى شمار پروردگارشان لذت مى­برند؛ هنگام ورود، فرشتگان به آنان خوش آمد مى گویند؛ خواسته­هایشان برآورده مى­شود؛ جاودانه در بهـشت مى­مانند؛ از خوشى­هاى پایدار بهره مى­برند و پروردگارشان از آنان خشنود است. نکته مهمّ این است که آنان این جایگاه رفیع را با ایمان و عمل صالح و تقوا، پاکى روح و اطاعت از خدا و پیامبر به دست آورده اند.

 کسی که نامه­عمل او به دست راستش داده شده (از خوشحالی) می­گوید: «بیایید نامه­عمل مرا بخوانید، من از قبل می­دانستم که روز حسابی در پیش است». چنین فردی در بهـشتی عالی که میوه­های آن همیشه در دسترس است، زندگی خوب و خوشی خواهد داشت. (به بهـشتیان گفته می­شود که) بخورید و بیاشامید، شما را گوارا باد. این پاداش پاداش اعمالی است که از دنیا پیش فرستاده­اید.[7]

مؤمنین راستین در آخرت به جنّت لقاء یار راه می‌یابند که در آن محو تماشای جمال دلربای حضرت دوست می­شوند و سایر نعمت‌های بهـشتی در نظر او ناچیز جلوه می‌کنند، علامه طباطبائی درباره لقاء حضرت حق می‌گوید: «مراد از لقاء حق آن است که بنده به منزلت و مقامی می‌رسد که بین او و پروردگارش هیچ حجابی نیست.[8]و این دیدار بسیار دل‌انگیز و شیرین است.
بهـشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه‌ کارهای نیکشان از کفه‌ بدی‌هایشان سنگین‌تر است. در قرآن مجید، بهـشتیان به نام‌ها و صفت‌هایی مانند: اصحاب الیمین و اصحاب الجنّه خوانده می‌شوند.

یکی از ویژگی­های اصحاب الیمین آن است که خداوند بهترین نعمات خود را در اختیار آنان قرار می­دهد که البتّه این پاداش نیکو کاری آنان در زمین است که از قبل پیش فرستاده بودند. این نعمات عبارتند از: قصرهایی زیبا و مجلل، حوریاهای بهـشتی، رودهایی که از زیر درختان جاری هستند و ... . قرآن در این باره دارد: «أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَى الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً».[9] یعنی: آنانند که بهـشت­هاى عدن به ایشان اختصاص دارد که از زیر (قصرها) شان جویبارها روان است. در آن جا با دستبندهایى از طلا آراسته مى‏شوند و جامه‏هایى سبز از پرنیان نازک و حریر ستبر مى‏پوشند. در آنجا بر سریرها تکیه مى‏زنند. چه خوش پاداش و نیکو تکیه‏گاهى!

شعر رجوع

نامـه­ی اعمـال اصحـاب یمـین                        اهـل تـقوا، اهـل ایمـان و یقین

روز محشر باشد اندر دست راست                       صاحب این نامه از غم­ها رهاست

ایـن جـواز ره­ گشای جنّـت است                      ایـن برات جـاودانه رحمـت است[10] 

درجات و درهای بهـشت

بهـشت درجات و مراتبی دارد و برخی از آنها بر دیگری برتری دارند.[11]حضرت علی (ع) فرمودند: «بهـشت دارای درجه‌هایی است که بر یکدیگر برتری دارد و دارای منازلی است که با هم تفاوت دارد، نعمت­های آن از بین نمی‌رود، هر که در آن جای گرفت، دیگر بیرون نخواهد شد و پیر نمی‌شود و ساکن در آن فقیر نمی‌گردد». امام صادق (ع) فرمودند: «نگویید بهـشت یک درجه است، چرا که خداوند می­فرماید: «درجاتی است بعضی بالاتر از بعضی دیگر، و این تفاوت به خاطر اعمال آن­ها است».[12]

امام باقر (ع) فرمودند: «بهـشت دارای هشت در است که عرض هر در، به اندازه چهل سال راه است».

از روایات می­توان فهمید که مردم از لحاظ ارزش کارهایی که کرده اند، دارای موقعیت­های مخصوصی هستند که از درهای معینی که تناسب با اعمال  آن­ها  دارد، وارد بهـشت می­شوند و آن­ها عبارتند از:

1)     باب المجاهدین

2)     باب المصلین (در نماز گزاران)

3)     باب الصائمین (روزه داران)

4)     باب الصابرین (صبر کنندگان)

5)     باب الشاکرین (شکر گزاران)

6)     باب الذاکرین (یاد آوران خدا)

7)     باب الحاجین (حج کنندگان)

8)     باب اهل المعروف، که امام صادق (ع) در این مورد می­فرماید: «در کارهای نیک  با برادرانتان  رقابت کنید و از اهل معروف باشید،  زیرا برای بهـشت دری است که به آن در معروف می­گویند و داخل آن نمی­روند و مگر کسی که در دنیا کارهای نیک انجام داده است».[13]

نعمت­های بهـشتی

بهـشتی که قرآن توصیف می­کند، نهرهایی از شیر که مزه­اش تغییر نمی­کند، نهرهایی از خمر، نهرهایی از عسل تصفیه شده، نهرهایی از آب گوارای جاری که هرگز بدبو نمی­شود؛ درخت­های انبوه و در هم پیچیده، سایه­های فرح انگیز دائمی، میوه­های رنگارنگی که در دسترس همگان است و بالاخره هر نوع صفا و طراوتی که برای یک محیط فرح انگیز لازم و ضروری است، دارا است. ما به عنوان نمونه در ادامه به چند آیه اشاره می­کنیم.

قرآن دارد: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی‏ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ».[14]یعنی: مَثَلِ بهـشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده (چون باغى است که) در آن نهرهایى است از آبى که (رنگ و بو و طعمش‏) برنگشته؛ و جوی­هایى از شیرى که مزه‏اش دگرگون نشود؛ و رودهایى از باده‏اى که براى نوشندگان لذّتى است؛ و جویبارهایى از انگبینِ ناب. و در آن جا از هر گونه میوه براى آنان (فراهم‏) است و (از همه بالاتر) آمرزش پروردگار آنهاست. (آیا چنین کسى در چنین باغى دل‏انگیز) مانند کسى است که جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى‏شود (تا) روده‏هایشان را از هم فروپاشد؟ خداوند بهـشت را در قرآن به طور کامل و روشن بیان کرده، ولی مزایا و خصوصیات نعمت­های بهـشت برای انسان­هایی که اکنون در قید حیات­اند و در این جهان زندگی می­کنند، درک ناشدنی و غیر قابل توصیف است. زیرا نعمت‌های بهـشتی بسته به درجات بهـشتیان، گوناگونی دارند.[15] یعنی: خداوند در قرآن کریم می­فرمایند: «َلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ».[16]

هیچ کس نمی داند و در مقابل اعمال خیری که پاکان و نیکان در این جهان انجام می­دهند، چه نعمت­هایی که مایه روشنی چشم است، در جهان غیب برای آنان فراهم شده است.

در تفاسیر شیعی و سنّی ذیل این آیه رسول گرامی اسلام (ص) از جانب خداوند می­فرمایند: «برای پاداش بندگان شایسته و درستکارم، نعمت­هایی آماده کرده­ام که نه چشمی آن­ها را دیده و نه گوش شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است».[17]

    این گونه نعمت­ها را توصیف نکرده­اند، زیرا انسان ها نمی­توانند در دنیا آن را درک نمایند، خداوند در جایی دیگر از قرآن مجید می­فرمایند: «یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ». [18] یعنی: سینی­هایى از طلا و جام‏هایى در برابر آنان مى‏گردانند، و در آن­جا آن چه دل­ها آن را بخواهند و دیدگان را خوش آید (هست‏) و شما در آن جاودانید.

انسان پس از مدتی از لذّت­ها (در دنیا) دلزده و سیر می­شود، در حالی که در بهـشت هیچ­گاه چنین نمی­شود. هیچ چیز جنبه تکرار ندارد. همه چیز برای انسان نو و تازه است، حتی نعمت­های مادّی که در قرآن اشاره شده است. به عبارت دیگر هر چیزی که انسان در دنیا آرزو دارد و می­خواهد و به آن دست نخواهد یافت، در بهـشت فراهم است، حتی چیزهایی که به ذهن و اندیشه انسان­ها خطور نمی­کند، بنابراین زندگی دنیوی و اخروی اصلاً قابل مقایسه با هم نیست.

برای نمونه در ادامه به یکی از نعمت­های بهـشتیان اشاره می­کنیم.

میوه­های بهـشتی

بهـشتیان از بهترین نعمات پروردگار باری تعالی بهره­مندند. این نعمات بسیار زیاد است و بهـشتیان از آنها لذّت می­برند. یکی از این نعمت­ها، میوه­های پاک آن است.

قرآن در این مورد دارد: «وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلاً».[19]یعنی: و سایه‏ها(ى درختان) به آنان نزدیک است، و میوه‏هایش (براى چیدن‏) رام.

قرآن در جای دیگری دارد: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ؛ وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ؛ کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ».[20] یعنی: اهل تقوا در زیر سایه‏ها و بر کنار چشمه‏سارانند؛ با هر میوه‏اى که خوش داشته باشند؛ به (پاداش) آنچه مى‏کردید بخورید و بیاشامید گواراتان باد.  


این میوه­ها پایدار است و همیشه برای بهـشتیان وجود دارد که این پاداش کارها و اعمالی است که از پیش فرستاده­اند. خداوند در قرآن می­فرمایند: «مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ».[21] یعنی: وصف بهـشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده (این است که) از زیر (درختان) آن نهرها روان است میوه و سایه‏اش پایدار است این است فرجام کسانى که پرهیزگارى کرده‏اند و فرجام کافران آتش (دوزخ) است. 

قرآن کریم چندی از این میوه­ها را نام برده است: «فیهِما فاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ».[22]یعنی: در آن دو، میوه و خرما و انار است.

بسیّاری از مفسرین قرآن به غیر از خرما، زیتون، انار، انگور و انجیر، موز را نیز جزو میوه­های بهـشتی که در قرآن از آن نام برده شده است ذکر کرده اند. قرآن دارد: « وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ».[23]

 در مجموع ترجمه­هایی که برای این آیه ذکر شده است چند نظر وجود دارد، اول اینکه «طَلْحٍ» به معنای موز می­باشد، دوم اینکه «طَلْحٍ» به معنای درخت پربرگ می­باشد، سوم اینکه «طَلْحٍ» به معنای گیاه مورد می­باشد، و عده­ای آن را به مو یا گیاه خوشبو یا حتی اقاقیا تعبیر کرده­اند. اما در نهایت بیشتر مترجمین قرآن کریم «طَلْحٍ» را به معنای موز گرفته­اند و موز را جزو میوه­های بهـشتی که در قرآن ذکر شده است بیان کرده­اند از جمله ترجمه­های: آیتی، احسن الحدیث (سید علی اکبر قرشی)، انصاریان، المیزان، ترجمه جوامع الجامع، فولادوند، مشکینی.

بخش دوم: جهنّـم

جهنّـم چگونه جایی است؟

دوزخ کانون رنج­ها و دردها و محرومیّت هاست (آن هم اعم از عذاب­هاى مادى و روحى). خداوند در قرآن کریم می­فرمایند: «أُولئِکَ مَأْواهُمْ جهنّـم وَ لا یَجِدُونَ عَنْها مَحیصاً».[24] یعنی: آنان جایگاهشان جهنّـم است، و از آن راه گریزى ندارند.

که منظور از آنان در این آیه همان کافران هستند. جهنّـم جایگاهی ابدی و سخت برای آنان که برخلاف دستورات خداوند و ولی وی عمل کردند، است. کافران در آن جاودان می­مانند که این سزای اعمال ننگین آنان است.

جهنّـم جای گناه­کاران، کفّار و تکذیب کنندگان آیات خداوند است. خداوند در قرآن می­فرمایند: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحیمِ».[25] یعنی: و کسانى که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل دوزخند.

جهنّـم در سخن بزرگان

درباره وصف جهنّـم بسیاری از بزرگان سخن گفته‌‌اند اما در این جا از بیان عارف و آموزگار بزرگ اخلاق حضرت امام خمینی (ره) که کلام و قلم او تا اعماق جان انسان نفوذ می‌کند با عین عبارات نافذ او استفاده می‌شود که فرمود: «... همه آتش‌های دین عالم را جمع کنند، روح انسان را نمی‌تواند بسوزاند، آن جا آتش علاوه بر این که جسم را می سوزاند روح را نیز می­سوزاند قلب را ذوب می‌کند، خدا می‌داند عقل من و تو و فکر همه بشر از تصورش عاجز است، اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نمایی می‌فهمی که قضیه عذاب آن عالم چیست؟» امیر مومنان (ع) در باره جهنّـم فرمود: «بترسید از آتشی که گودی و گرمی آن بی اندازه است، و عذاب و گرفتاری آن تازه است».[26]

اصحاب شمال

کسی که نامه عمل او به دست چپش داده شده، می­گوید: «ای کاش نامه عملم به من داده نشده بود و از حساب اعمالم آگاه نمی­شدم. ای کاش مرگم در می­رسید. مال و ثروت من به فریاد من نرسید و همه قدرت و شوکتم از دست رفت.

(پس خطاب رسد که) بگیرید در غل و زنجیرش کنید و سپس به دوزخش بیفکنید».[27]

شعر رجوع

نامـه­ی اعمال اصحـاب شمـال                                                 آن تبه کاران بس افسـرده حـال

باشد اندر دست چپ روز شمـار                                                  رمـز محکومیـّت اصحـاب نـار

نامه­ی شرمندگی و حسرت است                                                حکم بدکاران دور از رحمت است[28]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه