دوشنبه 93 مرداد 20 , ساعت 10:32 عصر
تبیین بهشت و جهنم
بهشت و جهنم را توصیف کنید.تنها راه آشنایى با بهشت و جهنم، مراجعه به آیات قرآن و روایات است که به طور اجمال به آنها اشاره مى شود.
1. بهشت:
الف) از مجموع آیاتى که در زمینه بهشت آمده، به دست مى آید بهشت به صورت باغ هاى بسیار با صفا و بى ماننداست که قابل مقایسه با باغ هاى این جهان نیست و در قرآن کریم به گونه اى ترسیم شده تا براى ساکنان دنیا قابل درک باشد و گرنه حقیقت آن فراتر از درک ماست.ب) نعمت هاى بهشتى: در بهشت نعمت هاى فراوان مادّى وجود دارد; از جمله: باغ هاى بهشتى، ساختمان ها و قصرها، سایه هاى لذت بخش، فرش ها و تخت ها، غذاها و ظرف ها نوشیدنى هاى پاک، لباس ها و زینت ها، همسران بهشتى، خادمان، پذیرایى کنندگان و ... .
بهشتیان از نعمت ها و لذت هاى روحانى نیز برخوردارند; از جمله: احترام مخصوص، محیط صلح و صفا، امنیت، دوستان با وفا، برخوردهاى پر از محبت، احساس خشنودى خدا، نظر رحمت خدا به آنان، به دست آوردن آن چه را که بخواهند و ... .[1]
در مورد وسعت بهشت هم در قرآن کریم، تعبیرهایى مانند عرض [پهنه] آسمان و زمین[2] و «ملکى عظیم»[3] آمده است; البته واضح است که وسعت در این جا همان گستره و پهنه است.[4]
بر طبق بیان آیه 21 سوره حدید، خداوند این بهشت گسترده را براى پرهیزکاران آماده کرده است.
2. جهنم:
جهنم، معروف ترین نام دوزخ است که بیش از هفتاد بار در قرآن تکرار شده است. در مورد عذاب جهنم باید گفت: عذاب ها دو گونه اند، چه این که معاد هم دو جنبه جسمانى و روحانى دارد. مجازات هاى جسمانى عبارت است از: عذاب هاى سخت و سنگین و نوشیدنى هاى آنان، لباس هاى دوزخیان و دیگر عذاب هاى جسمانى که دوزخیان گرفتار آن هستند.عذاب هاى روحانى آنان عبارتند از: غم و اندوهِ جان کاه و حسرت بى پایان، تحقیر و سرزنش فراوان و دیگر آلام و دردهاى روحى که دوزخیان از آن رنج مى برند. این مجازات ها مسلماً با اعمال آنها در دنیا هماهنگ است که مظلومان را با انواع کیفر و شکنجه ها در فشار قرار مى دادند و آیات الهى را به استهزا مى گرفتند و بر دیگران کبر و غرور مى فروختند. چه جاى تعجب است که اعمال خویش را در آن جا ببینند و به نتایج آن گرفتار شوند و محصولى را که در مزرعه دنیا کاشته اند، در قیامت و در دوزخ درو کنند؟[5] این عذاب ها برایشان پایدار است و به تعبیر قرآن کریم، آنها مى خواهند از آتش جهنم خارج شوند، ولى هرگز نمى توانند.[6]
این شمه اى کوتاه از معرفى بهشت و جهنم بود. معرفى کامل آنها نیازمند مباحث بسیار طولانى و مفصل است.
قرآن بهشت را چگونه توصیف کرده و اوصاف بهشتیان در چه آیاتى آمده است؟
قرآن کریم در توصیف بهشت مى فرماید: عرض بهشت به اندازه آسمان و زمین است.[7]باغ ها و درختان بهشت بسیار عالى است تا آن جا که زمین زیر درختان پوشیده و زیر درختان نهرها جارى است.[8] سایه هاى لذت بخشى دارد.[9] هر چه بهشتیان بخواهند در بهشت فراهم است.[10]
قرآن کریم، در جایى دیگر در وصف بهشت مى فرماید: (یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَاف مِّن ذَهَب وَ أَکْوَاب وَ فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الاَْنفُسُ وَ تَلَذُّ الاَْعْیُنُ وَ أَنتُمْ فِیهَا خَــلِدُونَ * لَکُمْ فِیهَا فَـکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِّنْهَا تَأْکُلُونَ)[11]; ظرف ها و جام ها]ى شراب طهور] از طلا گرداگرد آنها مى گردانند و در آن [بهشت] آن چه را دل مى خواهد و چشم از آن لذت مى برد وجود دارد. و شما در آن همیشه خواهید ماند. براى شما در آن میوه هاى فراوان است که از آن تناول مى کنید.
خداوند متعال درباره اوصاف بهشتیان در قرآن کریم مى فرماید:
1. طعامشان بر اساس میل و خواست خودشان است (وَ فَـکِهَة مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ)[12]; و میوه هایى از هر نوع که مایل باشند.
2. آنها از شراب هاى طهور بهشتى مى نوشند; (وَ یُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلاً)[13]; و در آن جا از جام هایى سیراب مى شوند که لبریز از شراب طهورى است که با زنجبیل آمیخته است.
3. آنها لباس هاى گران قیمت و از حریر و ... بر تن دارند: آنها [بهشتیان] کسانى هستند که بهشت جاودان از آنِشان است، باغ هایى از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایشان جارى است، در آن جا با دستبندهایى از طلا آراسته اند، و لباس هاى[ فاخرى]به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم در بر مى کنند، در حالى که بر تخت ها تکیه کرده اند ... .[14]
4. آنها بر تخت هایى تکیه داده و در کنار یکدیگرند: این در حالى است که بر تخت هاى صف کشیده در کنار هم تکیه مى کنند و حورالعین را به همسرى آنها در مى آوریم.[15] و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى [براى پذیرایى]مى گردند که هرگاه آنها را ببینى، گمان مى کنى مروارید پراکنده اند.[16]
5. چهره هاى آنان شاداب و مسرور هستند.[17]
6 . آنها داراى منزل ها و غرفه هایى هستند که بر فراز یک دیگر بنا شده و از زیر آن نهرها جارى است.[18]
7. آنها عاقبت به خیر بوده و پاداش هاى مهمى در انتظارشان است.[19]
8 . آنها براى همیشه در بهشت خواهند ماند: (هُمْ فِیهَا خَــلِدُونَ)[20]; در آن [بهشت]جاویدان خواهند ماند.
و ... .
چگونه مى توان با استفاده از آیات و روایات، بهشت و جهنم را تصور کرد؟
آن چه درباره جهان آخرت گفته شده، تنها شبحى از دور در نظر ما مجسم مى کند و اصولا الفبا و فرهنگ فکرى ما در این جهان قادر به توصیف حقیقى آن نیست; همین قدر مى دانیم بهشت کانون انواع مواهب، الهى اعم از مادى و معنوى است و دوزخ کانونى از شدیدترین عذاب ها در هر دو جهت است. اما در مورد جزئیات کامل این دو، قرآن اشاراتى دارد که ما به آن مؤمن هستیم، لکن تفصیل آن را تا کسى نبیند نمى داند.[21]
الف) پهناى بهشتى که به انسان هاى پرهیزگار در قرآن وعده داده شده به اندازه پهناى آسمان ها و زمین است; در این صورت، جاى جهنم کجاست؟
ب) در قرآن آمده است که بهشت را به متقیان نزدیک مى کنیم. لطفاً توضیح دهید منظور از نزدیک کردن چیست؟
الف) خداوند متعال درباره گستره بهشت مى فرماید: (وَ سارِعُوا اِلى مَغفِرَة مِن رَبِّکُمْ وجَنَّة عَرضُهَا السَّمـوتُ والاَرضُ اُعِدَّت لِلمُتَّقین)[22]; و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمان ها و زمین است که براى پرهیزگاران آماده شده است. مراد از «عرض» در آیه شریف، پهنا و گستره است. در زبان عربى، هنگامى که مى خواهند بگویند فلان شئ از وسعت برخوردار است. واژه «عرض» را به کار مى برند.
عبارت (جَنَّةِ عَرْضُهَا السَّمواتُ وَ الاَرْضُ) کنایه از این است که بهشت از نظر گستره، به اندازه اى وسیع است که به نهایت وسعت رسیده است و یا به قدرى است که قوه واهمه بشرى از درک گستره آن ناتوان است. هر چند معاد جسمانى است و بهشتیان و جهنمیان با وجود جسمانى، پاداش و کیفر داده مى شوند، ولى بهشت و جهنم ویژگى هاى این جهان مادى را ندارد، زیرا با برچیده شدن این جهان مادى و تمام کرات آسمانى و ویران شدن آنها، قیامت آغاز مى شود: (یَومَ تُبَدَّلُ الاَرضُ غَیرَ الاَرضِ والسَّمـوتُ وبَرَزوا لِلّهِ الو حِدِ القَهّار)[23]; در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمان ها [به آسمان هاى دیگر] مبدّل مى شود و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهّار ظاهر مى گردند; (اِذَا الشَّمسُ کُوِّرَت * واِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت)[24]; هنگامى که خورشید در هم پیچیده شود و هنگامى که ستارگان بى فروغ شوند; (اِذَا السَّماءُ انفَطَرَت * واِذَا الکَواکِبُ انتَثَرَت)[25]; هنگامى که آسمان از هم شکافته شود و هنگامى که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند.
بنابراین بهشت و جهنم در عالَم دیگرى فوق این جهان مادى است و ویژگى هاى این جهان مادى را ندارد. آن عالَم از نظر گستره به اندازه اى است که وسعت بهشت به مقدار آسمان ها و زمین است و جهنم نیز از وسعتى برخوردار است که همه گنه کاران در آن جاى مى گیرند.[26]
در روایت است که پیامبراکرم(ص) و حضرت على(ع) در پاسخ این پرسش که اگر وسعت بهشت، آسمان ها و زمین است، پس دوزخ کجاست؟ فرمودند: چون شب آید، روز کجاست؟[27]
ب) منظور از «نزدیک کردن» (ازلِفَت) یعنى در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتى نداشته باشد. و این که بهشت را به آنها نزدیک مى کنند، نه آنها را به بهشت، دَرک آن در شرایط این دنیا قابل تصور نیست، امّا از آن جا که اصول حاکم بر قیامت و آخرت، اصولى است که با شرایط این جهان بسیار تفاوت دارد، پس جاى شگفتى نیست.[28]
آیا بهشت و جهنمى که قرآن مطرح مى کند، اکنون موجود است یا به تدریج با اعمال انسان آفریده مى شود؟ اگر آفریده شده، مکان آن دو کجاست؟
قرآن کریم دو نوع بهشت و جهنّم را مطرح مى کند; یکى بهشت و جهنّم برزخى، که در آیه هاى 26 و 27 سوره یس; 169 سوره آل عمران; 46 سوره مؤمن و 25 سوره نوح، مطرح شده است. این نوع بهشت و جهنّم هم اکنون موجود است، ولى موقتى مى باشد و با برپایى قیامت پایان مى یابد.[29]
دیگرى بهشت و جهنّم در قیامت است که در آیه هاى فراوانى مطرح شده است.
از آیات قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود که این نوع بهشت و جهنّم هم اکنون موجود است. بسیارى از مفسران در ذیل آیاتى که براى بهشت و جهنّم کلمه «اعدّت» (مهیا شده) به کار رفته، گفته اند، از این کلمه استفاده مى شود که بهشت و جهنّم، هم اکنون موجود است; مانند این آیات: (وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّمَـوَ تُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین)[30]; و بهشتى که پهنایش [به قدر] آسمان ها و زمین است[ و] براى پرهیزگاران آماده شده است. (وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْکَـفِرِین)[31]; و از آتشى که براى کافران آماده شده است بترسید. و آیه 21 سوره حدید، 24 سوره بقره و ... .
«هروى» به امام رضا(ع) عرض مى کند: یابن رسول اللّه، آیا بهشت و جهنّم هم اکنون آفریده شده اند؟ امام فرمود: نَعَمْ وَ اِنَّ رَسُولَ اللّهِ(ص) قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ رَأَى النّارَ لَمّا عُرِجَ بِه اِلَى السَّماءِ; بلى، هنگامى که رسول خدا به آسمان عروج کرد، وارد بهشت شد و جهنّم را دید.[32]
در روایت دیگرى پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: مَکْتُوبٌ عَلى بابِ الْجَنَّةِ، لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، عَلىٌّ اَخُو رَسُولِ اللّهِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ اللّهُ السَّموتِ وَ الاَرْضَ بِاَلْفَىْ عام; بر در بهشت، دو هزار سال قبل از این که خداوند آسمان ها و زمین را بیافریند، نوشته شده، لااله الاّ اللّه محمد رسول اللّه، علىّ اخو رسول اللّه.[33]
گرچه بهشت و جهنّم هم اکنون موجود است، ولى اعمال آدمیان در شکل دهى به برخى از خصوصیات و ویژگى هاى آنها نقش دارند. در روایتى مى خوانیم هر بار که مؤمن ذکر «لاحول و لاقوة الاّ باللّه» مى گوید، یک درخت در بهشت غرس مى شود.[34]
مکان بهشت و جهنّم برزخى در درون و باطن این جهان است.
در مورد مکان بهشت و جهنّم قیامت اختلاف نظر است:
1. در آسمان ها است، چون قرآن خبر از معراج پیامبر اسلام(ص) به آسمان ها مى دهد و مى فرماید: (عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى);[35] بهشت جاویدان نزد سدرة المنتهى است، همان نقطه اى که برترین مکان آسمان است. در آیه دیگرى مى فرماید: (وَ فِى السَّمَآءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُون)[36]; روزى شما و آن چه به شما وعده داده مى شود، در آسمان است.
2. بهشت و جهنّم مادى نیست تا نیازى به مکان داشته باشد. لذا با برپایى قیامت، طومار زمین و کرات آسمانى در هم پیچیده مى شود، ولى بهشت و جهنّم موجود بوده و به حال خود باقى است.
3. بهشت و جهنّم در درون و باطن این جهان قرار دارد.[37]
[1] اقتباس از پیام قرآن، ج 6، ص 228 ـ 304.
[2] حدید، آیه 21 و آل عمران، آیه 133.
[3] دهر، آیه 20.
[4] همان، 318 ـ 322.
[5] اقتباس از همان، 423 ـ 472.
[6] مائده، آیه 37.
[7] حدید، آیه 21.
[8] نساء، آیه 13.
[9] واقعه، آیه 27 ـ 31.
[10] فصلت، آیه 31.
[11] زخرف، آیه 71 ـ 73.
[12] واقعه، آیه 20.
[13] انسان، آیه 17.
[14] کهف، آیه 31.
[15] طور، آیه 20.
[16] انسان، آیه 19.
[17] قیامت، آیه 22.
[18] زمر، آیه 20.
[19] سجده، آیه 17.
[20] بقره، آیه 82.
[21] ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 6، ص 302 ـ 305.
[22] آل عمران، آیه 133.
[23] ابراهیم، آیه 48.
[24] تکویر، آیه 1و2.
[25] انفطار، آیه 1و2.
[26] ر.ک: المیزان، ج 4، ص 20; بحارالأنوار، ج 8، ص 83 و ج 66، ص 57; سید شریف رضى، حقایق التأویل فى متشابه التنزیل، ص 241.
[27] عبد على عروسى حویزى، تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 463; فضل بن شاذان قمى، الفضائل، ص 150.
[28] المیزان، ج 4، ص 32 ـ 43.
[29] ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 5، ص 443 ـ 456.
[30] آل عمران، آیه 133.
[31] همان، آیه 131.
[32] بحارالأنوار، ج 8، ص 119.
[33] همان، ص 131.
[34] همان، ص 149.
[35] نجم، آیه 15.
[36] ذاریات، آیه 22.
[37] ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 6، ص 323 ـ 344.
نوشته شده توسط محمد مبین احسانی نیا | نظرات دیگران [ نظر]