حضرت هود (علیهالسلام) از انبیاء الهی و نام مبارکش هفت بار در قرآن آمده است، و یک سوره به نام او نامیده شده است. وی از نوادگان حضرت نوح (علیهالسلام) است، که با هفت واسطه به او میرسد. سلسله نسب او را چنین ذکر کردهاند: «هودبن عبداللهبن خلودبن عادبن عوصبن ارمبن سامبن نوح».
آن حضرت دو هزار و ششصد و چهل و هشت سال بعد از هبوط آدم (علیهالسلام) به دنیا آمد. نام پدرش عبدالله (شالخ)، و نام مادرش بکیه میباشد. او دومین پیامبری است که در برابر بت و بتپرستی قیام و مبارزه کرد.
ابنبابویه گفته است: آن حضرت را برای این هود (ع) گفتند، که از ضلالت قومش هدایت یافته بود و از سوی خدا برای هدایت قوم گمراهش برانگیخته شده بود. در این که قبر ایشان کجاست؟ میان مفسران و مورخان اختلاف است. بعضی گویند در غاری است در حضرموت، و بعضی گفتهاند در مکه، در حجر اسماعیل مدفون است. حضرت هود (علیهالسلام) در چهل سالگی بر قومی به نام عاد مبعوث شد. از قرآن میتوان استفاده کرد که محل سکونت قوم عاد در احقاف بوده است. خداوند قوم عاد را بعد از نوح (علیه السلام) در زمین استقرار داد، آنها افرادی تنومند، بلند قامت و نیرومند بودند، به طوری که با دست خویش، سنگ کوهها را میشکافتند و به عنوان جنگاوران برگزیده به حساب میآمدند. شهرهای آباد، زمینهای خرم و سرسبز و باغهای پرطراوت داشتند، طغیان، بیبند و باری، عیش و نوش، شهوتپرستی، بتپرستی، جهل و گمراهی، لجاجت و سرکشی، در سراپای وجودشان دیده میشد و هرگز حاضر نبودند که از روش خود دست بکشند و در برابر حق تسلیم گردند.
حضرت هود (علیهالسلام) قوم خود را به پرستش خدای یگانه و ترک بتپرستی دعوت کرد، زیرا آن را تنها راهرهایی از عذاب قیامت میدانست ولی این دعوت در قوم عاد مؤثر واقع نشد آنان هود (علیهالسلام) را تحقیر کرده و او را بیمقدار شمردند و نسبت نادانی و سبکمغزی و دروغ به وی دادند. ولی هود (علیهالسلام) با تأکید بر این که فرستاده خدای جهانیان است و جز خیرخواهی آنان منظور ندارد، این نسبتهای ناروا را از خود نفی کرد.
پس از آن حضرت هود قوم خود را (هفتصد و شصت سال) هدایت و ارشاد نمود و آنها سرپیچی نموده و دعوتش را رد کردند، مدت سه سال باران، از آنها قطع گردید و این خود هشداری بود که عذاب آنها نزدیک است، در همین فرصت نیز هود (علیهالسلام) به پند و اندرز قوم خود میپرداخت و به آنها میگفت: از خدای خود بخواهید که گناهان گذشته شما را بیامرزد و با توبه کردن به سوی او باز گردید، اگر شما این کار را انجام دهید، خداوند باران پی در پی خواهد فرستاد و نعمتهای شما فراوان میگردد.
گروهی از قحطیزدگان به نزد وی آمدند و از او خواستند تا دعا کند. هود (علیهالسلام) نیز دست به دعا برداشت و به آنان گفت: به سرزمینتان برگردید، چرا که باران رحمت الهی آغاز گشته است، هود (علیهالسلام) به موعظه و دعای در حق امت خویش ادامه داد، به طوری که سرزمینهای آنها مجدداً سرسبز شد. اما باز هم به کفر و سرکشی خود ادامه دادند و رسالت پیامبر خدا را انکار کردند، آنگاه فرمان خدا تعلق گرفت که بر آنها عذاب نازل شود. خدای سبحان بادی بسیار شدید بر قوم عاد مسلط گرداند، که هفت شب و هشت روز پی در پی بر آنان وزیدن گرفت، و همانگونه که درخت نخل میان تهی، از ریشه کنده میشد بدنهای آنان از جا کنده شده و بر زمین کوبیده میشد و بدین سان به هلاکت رسیدند و بدنهایشان قطعه قطعه گردید و همگی نابود شدند و یکی هم باقی نماند، به گونهای که فردای آن روز جز خانههایشان چیزی دیده نمیشد. و خداوند حضرت هود (علیهالسلام) و همراهان مؤمن او را از عذاب رهانید. ولی قرآن چگونگی نجات هود (علیهالسلام) را برای ما روشن نساخته است، مطابق پارهای از روایات هود (علیهالسلام) و اطرافیانش، بعد از هلاکت قوم، به سرزمین حضرموت کوچ نموده و تا آخر عمر در آنجا زیستند.
(رک: تفسیرالمیزان، تفسیر نمونه، تفسیر مجمعالبیان ذیل سور? هود)