سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 92 تیر 3 , ساعت 12:56 صبح

دوازدهمین پیشوای معصوم (ع)، حضرت حجة بن الحسن المهدی امام زمان (عج)، در نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامّراء دیده به جهان گشود. او همنام پیامبر اسلام(ص) و هم کنیه آن حضرت (ابوالقاسم) است. پدر بزرگوارش، پیشوای یازدهم، حضرت امام حسن عسکری ع و مادرش بانوی گرامی، «نرجس» است که به نام ریحانه، سوسن، صفیل نیز از او یاد شده است. نرجس خاتون از نظر فضیلت و معنویت تا آن حد والا بود که «حکیم» خواهر امام هادی ع که خود ازبانوان عالیقدر خاندان امامت بود، او را سر آمد و سرور خاندان خویش و خود را خدمتگزار او مینامید.

امام زمان (علیه السلام) در چه شرایطی و چگونه متولد شدند؟
شرایط زمان تولد امام زمان (علیه السلام) شرایط عادی نبود، زیرا طبق روایات منقول از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) مهدی آل محمد (علیه السلام)ـ آن که ستمگران را نابود و زمین را پر از عدل و داد می کند ـ فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است. از این رو دستگاه خلافت عباسی امام حسن عسکری (علیه السلام) را در شهر سامرا تحت نظر داشت، و منتظر بود تا اگر فرزندی از ایشان به دنیا آید، او را بکشد، همان گونه که فرعون، در کمین بود تا اگر حضرت موسی (علیه السلام) به دنیا آید، او را به قتل برساند. در این شرایط خفقان و غیر عادی، حضرت مهدی (علیه السلام) مخفیانه به دنیا آمدند.

جریان تولد حضرت را حکیمه خاتون، دختر امام جواد (علیه السلام) و عمه ی امام حسن عسکری (علیه السلام) این گونه بازگو کرده است: «ابو محمد امام حسن عسکری (علیه السلام)شخصی را دنبال من فرستاد که امشب ـ شب نیمه ی شعبان ـ برای افطار نزد ما بیا، زیرا خداوند امشب حجتش را آشکار می کند. پرسیدم این مولود از چه کسی است؟ حضرت فرمود: از نرجس خاتون. عرض کردم: من در نرجس خاتون آثار بارداری نمی بینم حضرت فرمود: موضوع همین است که گفتم.

من در حالی که نشسته بودم، نرجس آمد و کفش مرا از پایم بیرون آورد و فرمود: بانوی من حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و خانواده ام هستی. او از سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟ گفتم: خداوند در این شب به تو فرزندی عطا می کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. نرجس خاتون از این سخن من خجالت کشید.

بعد از افطار و نماز عشا به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه ی شب گذشت، برخاستم و نماز شب را به جا آوردم، بعداز تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم. در این هنگام، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جا آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از طلوع فجر باخبر شوم; دیدم فجر اول طلوع کرده و نرجس در خواب است. در این حال، به ذهنم خطور کرد که چرا حجت خدا آشکار نشد؟! نزدیک بود شکی در دلم ایجاد شود که ناگهان حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) از اتاق مجاور صدا زدند: ای عمه! شتاب مکن که موعود نزدیک است. من مشغول خواندن سوره «الم سجده» و «یس» شدم. در این هنگام ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد. من او را به سینه چسباندم و نام خدا را بر زبان جاری کردم. امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: سوره ی قدر را برایش بخوان. آن سوره را خواندم و از نرجس پرسیدم: حالت چطور است؟ گفت: آنچه مولایت فرموده بود ظاهر شد. من دوباره سوره ی قدر را خواندم. کودک نیز در شکم مادر، همراه من سوره ی قدر را خواند که من ترسیدم. در این هنگام پرده ی نوری میان من و او کشیده شد، ناگاه متوجه شدم کودک ولادت یافته است. چون جامه را از روی نرجس برداشتم، آن مولود سر به سجده گذاشته و مشغول ذکر خدا بود. هنگامی که او را برگرفتم، دیدم پاک و پاکیزه است. در این موقع حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) صدا زدند: عمه! فرزندم را نزد من بیاور. وقتی نوزاد را نزد حضرت بردم، وی را در آغوش گرفت، و بر دست و چشم کودک دست کشید و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و فرمود: فرزندم! سخن بگو! پس آن طفل گفت:

« اشهد انّ لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً رسول الله »
 
پس از آن به امامت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و سایر امامان معصوم (علیهم السلام) شهادت داد و چون به نام خود رسید فرمود:
«
اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت و طأتی واملاء الارض بی عدلا و قسطاً »
 
« پروردگارا! وعده ی مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام رسان، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله ی من از عدل و داد پر کن.»

در روایت دیگری آمده است: چون حضرت مهدی (علیه السلام) متولّد شد، نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پهن شد، و مرغان سفید را دیدم که از آسمان به زیر می آمدند و بال های خود را بر سر و روی و بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند. پس امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا آواز داد که ای عمه! فرزند را برگیر و نزد من بیاور، چون برگرفتم، او را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر ذراع راستش نوشته شده بود:

«جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً»


شنبه 92 تیر 1 , ساعت 8:38 عصر

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد – غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

زهی خجسته زمانی که یار باز آید

به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید

اگر فدای امام زمان نخواهد شد

ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

سؤالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده‌ام وقت ظهورت؟

اگر تو آمدی، من رفته بودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم

بیایم در حضور تو بمیرم

 * * * * * * * * *اس ام اس مذهبی را در برنا بخوانید* * * * * * * *

عصر یک جمعه دلگیر،

دلم گفت: بگویم، بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیدست،

چرا آب به انسان نرسیدست،

و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست

بگو حافظ دل‌خسته ز شیراز بیاید،

بنویسد که هنوزم که هنوز است،

چرا یوسف گم‌گشته به کنعان نرسیدست و

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست

عصر این جمعه دلگیر،

وجود تو کنار دل هر بی‌دل آشفته شود حس

کجایی گل نرگس؟

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است

یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه آب که جاریست نه اقیانوس است

عرق شرم زمین است که سرباز کم است

***اللهم عجل لولیک الفرج***

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

کاش صاحب برسد ،بنده به زنجیر کند
ماجوانان همه را در ره خود پیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

کی می‌شود صبح ، ناشتای چشم‌هایمان را به نگاه تو بگشاییم؟ کی می‌شود شام ، تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟ کی می‌شود شب و روزمان، در فضای ظهور تو بگذرد؟ یا ابا صالح من …

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

مست عشقم، مست یارم، مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
یا صاحب الزمان ادرکنی

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

مهدی جان!
صبح بی تو ، رنگ بعدازظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

نمی پرسم از هیچ کس از تو؛
که شأن هیچ پرسشی، پاسخی چون تو نیست
ای آقای آدینه ها

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

نه شرم و حیا ، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم “آقا جان”
تنها همه “انتظار” داریم از تو

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

هجر تو ز درد و داغ ، دلگیرم کرد

اندوه غم زمان زمینگیرم کرد

گفتند که جمعه می‌رسی از کعبه

این رفتن جمعه جمعه‌ها پیرم کرد

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم …

* * * * * * * * *اس ام اس مناسبتی را در برنا بخوانید* * * * * * * *

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد

سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم های سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد

مهدی به میان شیعه برمی گردد

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد …

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

دل پریشونم پریشونم که اربابم نیومد بعد عمری عاشقی حتی یه شب خوابم نیومد

آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره بارون گریه باهام حرف میزنه که خیلی دیره

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

مادر تو دل غمینه : خون جدت رو زمینه

العجل یا حجه الله العجل بقیه الله

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی…………چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن…………..خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی…………………………..برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام…………………..دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

هنوزم خواب میبینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی … و این پایان خوب انتظار است

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

کاش می شد در میان لحظه ها لحظه ی دیدار را نزدیک کرد

میلاد نور پیشاپیش مبارک

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

کاش می شد واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس …..

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

آقا جان ! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند ، حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد …

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست

توفان زده‏ ام مرا نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه یا مهدی

نذر گل نرگس صلواتی بفرست

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته

زهی خجسته زمانی که یار باز آید

به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید

اگر فدای امام زمان نخواهد شد

ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد

ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت

صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

 * * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد

* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *

شاید آن روز که سهراب نوشت:

“تا شقایق هست زندگی باید کرد”

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت

باید اینگونه نوشت:

هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس

زندگی بی مهدی

زندگی با غم‏هاست


<   <<   6   7   8      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه