دوشنبه 93 مرداد 20 , ساعت 12:0 صبح


قیامت,روز قیامت,روز قیامت چه روزیست

سوره انبیاء آیه «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ». قیامت نزدیک شد ... . چه اتفاقی افتاده است که بیانگر نزدیک‌تر شدن قیامت و باعث ترس و توجه بیشتر مردم به قیامت باشد؟ از روزی که این آیه نازل شده، صدها سال و ده‌ها نسل گذشته است، اما قیامت به وقوع نپیوسته است!)

نفرموده است که قیامت نزدیک شد [اگر چه این مفهوم را نیز می‌رساند]، و به فرض که مفهوم همین باشد، زمان نداده است و یا مدتی برای تعیین نزدیکی یا دوری بیان نداشته است که بگوییم: چند قرن گذشت، پس چرا نرسید؟

«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ»، یعنی: حساب به مردم نزدیک شد، نه این که مردم به آن نزدیک شدند. چرا که مردم طالب و خواهان نیستند و همچنان از آن غافل هستند (فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ)، اما «حساب» طالب مردم است و به آنان نزدیک می‌شود. مثل مرگ که در سوره جمعه می‌فرماید: «این مرگی که شما از آن فرار می‌کنید، او شما را ملاقات خواهد کرد».

دقت شود که اگر فرموده بود: «یوم الحساب» نزدیک شد و یا فرموده بود: «یقترب الساعة – قیامت نزدیک شد یا می‌شود»، منظور همان قیامت بود و خبر از نزدیک شدن آن می‌داد، اما در این آیه، مقصود متذکر نمودن مردم، به یادآوری اصل موضوع «حساب» است، لذا حق تعالی آنان را متذکر شد تا در زمان حیات، از حساب غافل نشوند. انسان با مردنش وارد عرصه حساب می‌شود، هر چند که قیامت هنوز برپا نشده است.

الف – مردم (جنس انسان)، گاهی نمی‌دانند؛ و انبیاء و اولیاء و دانشمندان به آنان تعلیم می‌دهند تا بدانند، اما گاهی می‌دانند، ولی به خاطر اشتغال و علاقه فراوان به امور دیگری، از آنچه می‌دانند غفلت می‌کنند و این اشتغال به یک امر و غفلت از امر دیگر، به حدی می‌شود که حتی اگر ذکر و یاد آن نیز به میان آید، از آن اعراض می‌کنند.

لذا در آیه هم به این غفلت از «حساب» اشاره نموده و هم به اعراض از آن؛ و در آیه بعد نیز تکمیل می‌نماید که هیچ حرف تازه‌ای که برای آنان علم باشد و یا هیچ تذکری که برای آنان یادآوری باشد، از جانب خدا برای آنان نیامد، مگر آن که آن را شنیدند، اما چون مشغول بازی بودند، غفلت و اعراض کردند. لذا می‌فرماید: هر عملی می‌کنند، حساب و نتیجه حساب، یعنی بازده عملشان به آنان نزدیک می‌شود، اما باز غافلند و اعراض می‌کنند.

ب – اتفاقات بسیاری رخ داد که نشان دهنده نزدیک شدن قیامت نیز بود؛ از جمله ختم نبوت. ختم نبوت یعنی اکمال و اتمام دین، یعنی شریعت نهایی برای همه مردم، یعنی کامل شدن ملزومات هدایت تا آخرالزمان، یعنی نزدیک شدن تحقق تمامی وعده‌های الهی و ...؛ پس قیامت نیز نزدیک می‌شود. لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، دو انگشت خود را به هم چسبانده و فرمودند: «بُعِثْتُ أَنَا وَالسَّاعَة کهَاتَیْن» یعنی: من و قیامت مانند این دو انگشت با هم مبعوث شدیم – ولی آیه مذکور به زمان قیامت یا نزدیکی و دوری آن اشاره ندارد، بلکه به شرح حال مردم و تذکر به آنان تصریح می‌نماید که حساب و نتیجه اعمال به آنان نزدیک می‌شود، اما در بازی و غفلت و اعراض به سر می‌برند.

وَ هُمْ فى‏ غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ‏؛ و آنان از نزدیک شدن آن بى‏خبر و از آن رویگردانند.

آرى، این مردم نه در اندیشه نزدیک شدن هنگامه حسابرسى هستند و نه براى فرارسیدن آن مى‏اندیشند و آماده مى‏گردند، بلکه همچنان از اندیشه در مورد آن و آمادگى براى رویارویى با آن رویگردانند و سرباز مى‏زنند.

آیه شریفه نشانگر این واقعیت است و انسان را به این سو تشویق و ترغیب مى‏کند که خویشتن را براى رستاخیز و فرا رسیدن آن و حساب و حسابرسى آماده سازد.

فراموش کردن دادگاه عدل قیامت سر چشمه اصلى بدبختی هاى آدمى است، و در این صورت است که آدمی خود را در برابر قانون شکنى ها و مظالم آزاد مى بیند، و این گونه گرفتار مجازات ابدى می شود:

"فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ "؛
سوره ی سجده، آیه ی 14، امروز شما عذاب را، به کیفر فراموشی ملاقات روز قیامت، بچشید؛ زیرا ما هم شما را از یاد بردیم تا عذاب همیشگی را به کیفر کردار زشتی که انجام دادید بچشید.

قرآن تأکید مى کند که حقیقت آخرت در حافظه انسان به طور فطرى منعکس است. آن سان که مى تواند با به کار بردن عقل و تصدیق رسالت پروردگارش از آن نتیجه گیرد ، ولى پرده هاى شهوات که بر روى قلبش افتاده است و افکار باطل او را به فراموشى مى اندازد.

از این رو امروز براى آخرت مهیا نمى شود بلکه همچنان در انحراف و عصیان مى ماند تا مستحق عذاب خدا شود.

منابع:
x-shobhe.com

tahour.net
tebyan.net


دوشنبه 93 مرداد 20 , ساعت 12:0 صبح

 

سوره توحید,ختم سوره توحید

به تجربه رسیده است که مدت 18 روز ،روزی سه بار سوره توحید را به این طریق بخواند:

 که آیه ((الله الصمد)) را 1000هزاربار تکرار کند  و هر روز بعد از تمام شدن این کار یک بار آیه نور((الله نورالسموات و الارض...))آیه34سوره نور و یک بار آیه آخر سوره ((انا فتحنا....)) که اول  آن ((اشداءُ علی الکفار)) است تا آخر سوره بخواند

به شرط طهارت ،قبله و مکان خلوت هرکس انجام دهد غیر ممکن است که به حاجت نرسد.

همچنین از مقاتل بن سلیمان نقل شده است:

که مدت 7 هفت روز، بعد ازنمازصبح روزی 100بار سوره توحید را بخوان ومیان ختم صحبت نکن
هنوز هفته تمام نشده به حاجتش خواهد رسید...

منبع:zekremabod.blogfa.com


دوشنبه 93 مرداد 20 , ساعت 12:0 صبح

توصیف پیامبر از بهشت و جهنم

«یا أَباذَرٍّ؛ وَلَوْکانَ لِرَجُل عَمَلُ سَبْعینَ نَبِیّاً لاَسْتَقَلَّ عَمَلَهُ مِنْ شِدَّةِ ما یَرى یَوْمَئِذ. وَ لَوْأَنَّ دَلْواً صُبَّ مِنْ غِسْلینِ فى مَطْلَعِ الشَّمْسِ لَغَلَتْ مِنْهُ جَماجِمُ مِنْ مَغْرِبِها. وَلَوْ زَفَرَتْ جَهَنَّمُ زَفْرَةً لَمْ یَبْقَ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَلانَبِىٌّ مُرْسَلٌ إِلاّ خَرَّجاثِیاً عَلى رُکْبَتَیْهِ، یَقُولُ: رَبِّ نَفْسى نَفْسى، حَتّى یَنْسى إِبْراهیمُ إِسْحقَ، یَقُولُ: یارَبِّ أَنَا خَلیلُکَ إِبْراهیمُ فَلاتَنْسَنى.

یاأَباذَرٍّ؛ لَوْ أَنَّ إِمْرَأَةً مِنْ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَطْلَعَتْ مِنْ سَماءِ الدُّنْیا فى لَیْلَة ظَلْماء لاََ ضائَتْ لَهَا الاَْرْضُ أَفْضَلَ مِمّا یُضیئُها الْقَمَرُ لَیْلَةَ الْبَدْرِ وَلَوَجَدَ ریحَ نَشْرِهاجَمیعُ أَهْلِ اْلأَرْضِ وَلَوْ أَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِیابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ نُشِرَ الْیَوْم فى الدُّنْیا لَصَعِقَ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْهِ وَما حَمَلَتْهُ أَبْصارُهُمْ»

براى رسیدن به مقام خوف الهى راههایى وجود دارد، از جمله مطالعه در حالات خائفان و خداترسان است که در صورت شناخت آنان، انسان مى‌تواند آنها را به عنوان بهترین الگوها، در جهت کسب حالت خوف و خشیت از مقام الهى، برگزیند. از این جهت در این روایت مقام خوف بهترین بندگان خداوند، ملائکه، معرفى گردید و ما در درس گذشته راجع به آن بحث کردیم.

 

اندیشه در عظمت مخلوقات

راه دیگر رسیدن به مقام خوف الهى تفکر در عظمت مخلوفات خداوند است. بى‌تردید


انسان با پى‌بردن به عظمت، اتفان و اِحکام آفریده‌ها به عظمت و حکمت بى‌کران خداوند رهنمون مى‌گردد و ناتوانى، عجز و نیازمندى خود به خداوند را بهتر درک مى‌کند و در این صورت، بیش از پیش، در جهت رسیدن به کمال و تعالى گام برداشته، از اطاعت شیطان و پیروى هواى نفس دورى مى‌گزیند. علاوه با شناخت عظمت خداوند و اقتدار و قدرت بى‌نهایت او، از مخالفت و عصیان او سخت خائف و هراسان مى‌گردد.

نظر به هدایتگرى شناخت عظمت مخلوقات به معرفت عظمت آفریدگار، در متون دینى و روایات و آیات قرآن مى‌یابیم که خداوند و اولیاى دین اهتمام فراوانى به بیان عظمت مخلوقات الهى داشته‌اند. با بیان نورانى خویش ظرافت‌ها، اتفان، استحکام و تنوع آفریده‌ها را طرح کرده‌اند. و بدین طریق انسان‌ها را وامى‌داشته‌اند که به گرداگرد خود بنگرند و در مخلوقات الهى بیندیشند، از موجودات بسیار کوچک گرفته تا آفریده‌هاى عظیم و بزرگ.

على(علیه السلام)، در بیان نورانى خویش، تفکر و اندیشه در قدرت بى‌کران خداوند و فراوانى نعمت‌ها را وسیله رهنمون گشتن به راه راست وترس از خداوند معرفى مى‌کنند:

«وَ لَوْ فَکَّرُوا فى عَظیمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِیمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِیقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ . وَلکِنَّ الْقُلُوبَ عَلِیلَةٌ وَالْبَصائِرَ مَدْخُولَةٌ. أَلاَّیَنْظُرُونَ إِلَى صَغِیرِ مَا خَلَقَ کَیْفَ أَحْکَمَ خَلْقَهُ وَأَتْقَنَ تَرْکِیبَهُ وَفَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَ سَوَّى لَهُ الْعَظْمَ وَ الْبَشَرَ ...»(1)

و اگر مردم در عظمت و بزرگى خداوند و فراوانى نعمت اندیشه مى‌کردند، به راه (راست) باز مى‌گشتند و از آتش سوزان عذاب مى‌ترسیدند؛ لیکن دلها بیمار است و بینشها عیب‌دار. آیا به خردترین چیزى که آفریده نمى‌نگرند که چسان آفرینش او را استوار داشته، ترکیب آن را محکم گردانیده؟! برایش گوش و چشم پدید آورده است و او را به استخوان و پوست آراسته؟!

در ادامه مى‌فرماید:

«بنگرید به مورچه و کوچکى جثه آن و نازکى اندامش که با گوشه چشم دیده


1. نهج‌البلاغه (ترجمه فیض‌الاسلام)، ج 227، ص 736


نمى‌شود و با اندیشه به چگونگى آفرینش آن نتوان رسید. چگونه مسیر خود را مى‌پیماید وبراى به دست آوردن روزى مى‌شتابد. دانه را به لانه‌اش مى‌برد و در انبارش مى‌نهد. در گرما براى سرماى خود فراهم مى‌آورد و هنگام درون رفتن بیرون شدن خود را بیاد دارد. رزق او پذیرفته، روزى‌اش در خور وى مى‌رسد. نعمت دهنده او را وانگذارد و پاداش دهنده محرومش نسازد؛ گرچه بر خشک سنگى سخت منزل گزیند.»

امام صادق(علیه السلام) روایت مفصلى نقل مى‌کنند که زینب عطر فروش به خانه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)آمد و از عظمت خداوند متعال سؤال کرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در جواب به مقایسه عوالم و آسمانهاى هفتگانه و کهکشانها پرداختند و نیز خردى و کوچکى هر یک را نسبت به دیگرى بیان کردند؛ از جمله فرمودند:

«این زمین با آنچه درون آن و آنچه بر روى آن است در برابر آسمانى که آن را احاطه کرده، به مانند انگشترى است که در بیابانى پهناور افتاده باشد، همین طور آسمان ما در برابر آسمان دوم به مانند انگشترى است که در بیابانى افتاده باشد.»(1)

این نسبت در مقایسه هر یک از عوالم با عالم بالاتر نیز وجود دارد، تا برسد به آسمان هفتم که آن نیز در مقایسه با عرش و کرسى چیزى بشمار نمى‌آید!

به جهت تأثیر شگرف تفکر در وسعت عالم و عظمت آن در پى بردن به خردى و کوچکى انسان در پیشگاه با عظمت آفریدگار و دستگاه آفرینش ، علماى اخلاق و مربّیان الهى سفارش کرده‌اند که چون مى‌خواهید نماز بخوانید و توجهى به ذات ربوبى پیدا کنید، سعى کنید در بیابانى وسیع با چشم‌اندازى فراخ بروید؛ چرا که در آن صورت بهتر به کوچکى خود در برابر دستگاه با عظمت آفرینش پى‌مى‌برید. طبیعى است وقتى انسان در محیط تنگ و بسته‌اى قرار دارد، تصورش از عالم به همان محیط بسته محدود مى‌گردد ولى وقتى به بیابانهاى پهناور برود و کوهها و دریاها را مشاهده کند، تصور دیگرى از عالم


1. بحارالانوار (چاپ ایران): ج 60؛ ص 83، 85


خواهد داشت. تازه این مربوط به فراخى و عظمت زمین است چه رسد که زمین با آسمان و آسمان اول با بقیه آسمانها مقایسه شود!

امروزه اطلاعاتى که توسط تلسکوپها و سفینه‌هاى فضاپیما از کهکشانها، ستارگان و سیارات بدست آمده کمک شایانى به انسان مى‌کند که جهان آفرینش را بهتر درک کند. طبیعى است اگر انسان پیش از پرداختن به عبادت قدرى در عظمت آفرینش بیندیشد، کوچکى خود را بهتر درک مى‌کند و در این صورت به خداوند نزدیکتر مى‌گردد، چون راه نزدیک گشتن به خداوند احساس خردى و کوچکى در برابر اوست.

 

عظمت وصف ناشدنى قیامت

شکى نیست که عالم آخرت، از جمله بهشت و جهنم، از عظیم‌ترین مخلوقات الهى است که تصور و درک آن براى ما میسر نیست. براساس آنچه از آیات و روایات استفاده مى‌گردد، همان‌طور که ما از درک عظمت خداوند ناتوانیم، از درک عظمت قیامت و هول و دهشت آن نیز ناتوان و عاجزیم و نمى‌توانیم از آن تصورى داشته باشیم. اما توجه و نگرش به توصیف قرآن و روایات از قیامت ما را براى درک کوچکى و درک موقعیت خود در برابر عظمت قیامت و بهشت و جهنم ـ که نشانه‌هایى از عظمت پروردگار هستند ـ بهتر آماده مى‌سازد.

درباره هراس و دهشت حاکم بر صحنه قیامت، قرآن مى‌فرماید:

«یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَة عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْل حَمْلَهَا وَتَرى النَّاسَ سُکارى وَمَاهُمْ بِسُکارى وَلکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ»(1)

هنگامه روز قیامت چنان است که مشاهده مى‌کنید، هر زن شیرده از هول، طفل خود را فراموش مى‌کند و هر آبستن بار رحم را بیفکند و در آن روز مردم را از وحشت بى‌خود و مست بنگرى، در صورتى که مست نیستند ولکن عذاب خداوند سخت است.


1. حج / 2


عرصه قیامت چنان دهشتناک و وحشت‌آفرین است که انسان بى‌خود مى‌گردد، آن سان که قدرت ندارد خود را کنترل کند. مادرى که عزیزترین کس او فرزندش هست ـ آن هم بچه شیرخوارى که نیاز شدید مادى و عاطفى به او دارد ـ از شدت هول و هراس او را فراموش مى‌کند. اگر انسان به مفهوم و محتواى این آیات دقت کند، پى مى‌برد که چقدر تکان دهنده هستند و او را به تجدید نظر در نگرشها و رفتارهاى باطلش وا مى‌دارند، تحولى در او ایجاد مى‌شود و از آنچه رهزن طریق هدایت و سعادت است دورى مى‌گزیند. اما افسوس که ما کمتر به محتواى این آیات توجه داریم و تنها به قرائت، تجوید و صوت بسنده مى‌کنیم و از نگرش در معانى و درک عظمت آنها باز مى‌ایستیم. با توجه به آنچه ذکر گردید، ما از درک ماهیت و عظمت آخرت و بهشت و جهنم ناتوانیم و تصورمان از قیامت، بهشت و جهنم، شبیه تصور و احساسى است که در دنیا براى ما رخ مى‌دهد. اگر از آتش جهنم و سوزندگى آن برایمان گفته شود، تصورمان از سوزندگى آن در حدى است که چون دست برآتش مى‌نهیم مى‌سوزیم، حداکثر چون وقتى است که دست به برق مى‌زنیم و بیش از این تصورى نداریم. یا اگر از نعمت‌ها و لذت‌هاى بهشت سخن به میان مى‌آید، تصورمان در حد نعمت‌ها و لذت‌هایى است که در دنیا شناخته‌ایم و احساس کرده‌ایم و بیش از آن احساس و تصورى نداریم.

محدوده و بُرد ذهن انسان در حدى است که از چیزهایى که دیده یا نمونه‌هایى از آنها را مشاهده کرده، آن هم پس از مقایسه، مى‌تواند تصور داشته باشد و از چیزى که ندیده تصور و تصویرى ندارد. به جهت همین محدودیت فهم و درک و فعالیت ذهن انسان، براى بیان اوصاف و ویژگى‌هاى جهان آخرت، چاره‌اى جز این نیست که آنها را در قالب‌هایى بیان کنند که با آنچه انسان در دنیا درک مى‌کند مشابهت داشته باشند والاّ آن ویژگى‌ها را اصلا درک نخواهد کرد. از این جهت ممکن است آن ویژگى‌ها تا میلیون‌ها بار تنزل یافته باشند تا در افق درک و فهم دنیوى ما بازتاب و انعکاس یابند و اثر بخش گردند والا اگر از افق فهم و درک ما فراتر باشد، در ما اثر نخواهد بخشید؛ چون قابل درک و فهم نیست.


نظر به آنچه ذکر گردید، در قرآن و روایات سعى شده است عظمت بهشت و جهنم و نعمت‌ها و عذابها در قالب نمونه‌هایى که مردم بدانها آشنایى دارند توصیف گردند. در این روایت نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله)، براى بیان عظمت بهشت و جهنم، همین شیوه را برگزیده‌اند.

 

توصیف گوشه‌اى از عذابهاى جهنم

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نمونه‌اى از عذابهاى جهنم را براى ابوذر توصیف مى‌کنند که اگر مقدار ناچیزى از آن در دنیا پدید آید، آثار بس فجیع و زیانبارى در بر خواهد داشت، نیز نمونه‌اى از نعمت‌هاى بهشت را معرفى مى‌کنند که تحمل آن براى انسان خاکى ممکن نیست. این بیان براى رهنمون ساختن ما دلبستگان به دنیا و زخارف آن است تا با مقایسه دنیا با جهان آخرت پى به خردى و کوچکى دنیا ببریم. گرچه عالم آخرت، با همه فراخى و گستردگى وصف ناشدنى، خود آیتى از آیات حق است و همه با یک اراده آفریدگار هستى‌بخش لباس وجود به خود گرفته‌اند ولى خود بیانگر عظمت و قدرت بى‌کران ذات ربوبى است.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى‌فرمایند:

«یا اباذرّ؛ ولو کان لرجل عمل سبعین نبیّاً لاستقلّ عمله من شدّة ما یرى یومئذ.»

در آن روز اگر مردى داراى عمل هفتاد پیامبر باشد، از شدت آنچه در آن روز مى‌بیند، آن را کم مى‌شمارد.

ما عبادت و عمل یک مؤمن عادى را نیز نداریم، چه رسد به داشتن عبادت‌ها و عمل انبیاء و چه رسد که به اندازه هفتاد پیامبر عبادت و کار نیک انجام دهیم. تازه بر فرض محال اگر چنین قابلیت و لیاقتى یابیم که عملمان با عمل هفتاد پیامبر برابرى کند، در قیامت وقتى ابّهت و عظمت آن روز را مى‌نگریم، آن را ذره‌اى به حساب نمى‌آوریم. روز واپسین چنان هول‌انگیز و دهشت‌آور است که بدون عنایت و فضل و رحمت بى‌کران پروردگار، حتى عمل هفتاد پیامبر نیز کارگشا نیست! بنابراین همواره باید چشم به عنایت و رحمت خداوند داشته باشیم و با رازونیاز و توجه قلبى به او درِ رحمت واسعه‌اش را به روى خود گشوده نگه داریم. نباید به عمل خود تکیه کنیم، چون آن ما را به جایى نمى‌رساند.


در ادامه پیامبر مى‌فرمایند:

«ولو انّ دلواً صبّ من غسلین فى مطلع الشّمس لغلت منه جماجمُ من مغربها»

و اگر سطلى از چرک و ریم دوزخ را در مشرق زمین بریزند، مغز سر آنان که در مغرب مى‌زییند بجوش مى‌آید.

در قرآن کریم غذاهایى براى جهنمیان ذکر گردیده که از جمله آنها «غسلین» است:

«فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَهُنا حَمِیمٌ. وَ لاَطَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِین»(1)

امروز (روز قیامت) هیچ خویش و دوستدارى که در اینجا به فریادش برسد ندارد. و طعامى غیر از غسلین (چرک و پلیدى دوزخیان) نصیبش نیست.

«غسلین» نوشیدنى جهنمیان است و به معناى آب چرکینى است که پس از شستن لباس و ظرف برجاى مى‌ماند. آن قدر آن نوشیدنى متعفن و کثیف است که کثافت و چرک اشیاى شسته شده را بر او نام نهاده‌اند. به واقع «غسلین» کثافت و آلودگى‌هایى است که از اعمال پلید و زشت انسان برجاى مانده است و آن قدر متعفن، بدبو و سوزان است که اگر سطلى از آن را در شرق عالم بریزند جمجمه آنان که در غرب عالمند به جوش مى‌آید.

تصور ما از جوش آمدن جمجمه انسان در این حد است که چون آتش پرلهیب و سوزانى را مقابل صورت کسى قرار دهند، سرش بجوش مى‌آید و متلاشى مى‌گردد ولى هرقدر آن آتش پرحرارت و سوزان باشد، از فاصله ده مترى و یا بیش از آن کارگر نیست. اما در قیامت، چنان تشنگى بر جهنمیان سخت مى‌آید که مجبور مى‌گردند آب جوشان و داغى را بخورند که اگر یک سطلش را در شرق عالم بریزند، جمجمه آنان که در غرب عالم مى‌زییند متلاشى مى‌گردد!

آتش دوزخ و عذاب قبر و قیامت با آتش دنیا و عذاب آن، قابل مقایسه نیست. آتش دنیا سرد و افسرده است و تنها سطح را مى‌سوزاند و در مقایسه با آتش جهنم، تحمل آن سهل و آسان است ولى آتش جهنم خالص و حتى با شعور است. از این جهت هیچ آتشى در دنیا


1. الحاقه / 35 ـ 36.


روح را نمى‌سوزاند ولى آتش جهنم علاوه برجسم، روح و قلب را نیز مى‌سوزاند و ذوب مى‌کند. شکى نیست که آتش جهنم و عذاب آن بازتاب و نتیجه اعمال زشت انسان در دنیاست.

 

واکنش انسانها و فرشتگان در برابر زفیز و خروش جهنم

در ادامه، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در بیان شدت و خروش و لهیب جهنم مى‌فرمایند:

«ولو زفرت جهنّم زفرة لم یبق ملکٌ مقربٌ و لا نبىٌّ مرسلٌ الاّ خرّ جاثیاً على رکبتیه؛ یقول: ربّ نفسى و نفسى، حتى ینسى ابراهیم اسحق یقول: یا ربّ اناخلیلک ابراهیم فلا تنسنى»

و اگر جهنم به خروش آید، هیچ ملک مقرب و پیغمبر مرسلى نمى‌ماند مگر اینکه به زانو در مى‌افتد ومى‌گوید: پروردگارا؛ نجاتم ده، نجاتم ده. حتى ابراهیم فرزندش، اسحاق، را از یاد مى‌برد و مى‌گوید: پروردگارا؛ من خلیل تو ابراهیم هستم، فراموشم نکن.

خداوند در قرآن مى‌فرماید:

«فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فَیهَا زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ»(1)

اهل شقاوت در آتش جهنم گرفتار مى‌شوند وآنجا آه و ناله سر خواهند داد.

علامه طباطبائى(رضی الله عنه) در تفسیر این آیه مى‌فرمایند: «در کشاف «زفیر» به دم و بیرون کردن نَفَس و «شهیق» به بازدم و فرو بردن هوا به درون تفسیر شده است... مراد خداوند این است که جهنمیان نفسها را به سینه فرو مى‌برند و آن گاه خارج مى‌سازند و به جهت شدت حرارت آتش جهنم و بزرگى و وسعت عذاب، در گریستن و آه و ناله، صداى خود را بلند مى‌کنند.»(2)


1. هود / 106

2. المیزان ج 11، ص 21

بنابر تفسیر مذکور چنانکه انسان دم و بازدم دارد، جهنم نیز دم و بازدم دارد: جهنم با زفیر و دم، لهیب و حرارت سوزان خود را به بیرون مى‌فرستد که همه جهنمیان را فرا مى‌گیرد و با شهیق و بازدم خود اهل جهنم را در خود فرو مى‌کشد. پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى‌فرمایند: اگر جهنم به زفیر و خروش در آید، همه انسانها و حتى انبیاى بزرگ خداوند و ملک مقرب سراسیمه و بیمناک مى‌گردند و برخاک افتاده، همه کس و همه‌چیز را فراموش مى‌کنند و تنها به نجات خویش مى‌اندیشند. نه توان حرکت دارند و نه مجال آرام گرفتن، از این جهت زانوان ذلّت و درماندگى بر زمین مى‌نهند و دست‌ها را به سوى رحمت بى‌کران الهى بلند مى‌کنند و از او نجات خود را مى‌خواهند. آن‌سان که حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرزند دلبند خود، اسحاق، را فراموش مى‌کند و مى‌فرماید: خداوندا،من خلیل توأم فراموشم نکن و از این رخداد عظیم مرگبار نجاتم ده. این نمونه‌اى از عذاب خداوند در روز قیامت است که اگر در دنیا ظهور یابد، همه خلایق را در وحشت و دهشتى کشنده فرو مى‌برد.

براى آشنایى بیشتر با جهنم و عذابهاى دردناک آن، جا دارد حدیث مفصلى از امام صادق(علیه السلام) ذکر کنیم:

«بَیْنا رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله) ذاتَ یَوْم قاعِداً إِذْ أَتاهُ جِبْرَئیل(علیه السلام) وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مُتَغَیِّرُ اللَّوْنِ. فَقالَ رَسُولُ‌اللّه(صلى الله علیه وآله): یا جِبْرَئیلُ، مالى أَراکَ کَئیِباً حَزِیناً؟ فَقالَ: یا مُحَمَّدُ؛ فَکَیْفَ لا أَکُونُ کَذلِکَ وَ إِنَّما وُضِعَتْ مَنافِیخُ جَهَنَّمَ الْیَوْمَ. فَقال رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله): وَ ما مَنا فِیخُ حَهَنَّمَ یا جِبرَئیلُ؟ فَقالَ:

إِنَّ اللّهَ تَعالى أَمَرَ بِالنّارِ فَأُوْقِدَ عَلَیْها أَلْفَ عام حَتَّى احْمَرَّتْ. ثُمَّ أَمَرَبِهَا فَأُوْقِدَ عَلَیْها أَلْفَ عام حَتَّى ابْیَضَّتْ. ثُمَّ أَمَرَبِهَا فَأُوْقِدَ عَلَیْها أَلْفَ عام حَتَّى اسْوَدَّتْ وَ هِىَ سَوْداءُ مُظْلِمَةٌ. فَلَوْ أَنَّ حَلْقَةً مِنَ السِّلْسِلَةِ الّتى طُولُها سَبْعُونَ ذِراعاً وُضِعَتْ عَلَى الدُّنْیا، لَذابَتِ الدُّنْیا مِنْ حَرِّها وَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنَ الزَّقُومِ وَ الضَّرِیعِ(1) قَطَرَتْ فى شَرابِ أَهْلِ الدُّنیا ماتَ أَهْلُ


1. «زقّوم» نام گیاهى است که از برگهاى کوچکى که مزه‌شان تلخ است و بسیار بدبوست، برخوردار مى‌باشد. اگر شیره آن گیاه به بدن انسان مالیده شود، ورم مى‌کند. این گیاه در حاشیه بیابان رشد مى‌کند و نام آن، برگرفته از زقوم جهنم است.‌‌‌(بحارالانوار، ج 17، ص 146)

«زقّوم» در سه آیه از قرآن وارد شده است و به معناى درختى است که در قعر جهنم مى‌روید. میوه آن مانند سرهاى شیاطین است (تشبیه میوه آن درخت به سرهاى شیاطین، از آن جهت است که در تصور مردم شیاطین داراى زشت‌ترین صورت و هیکلند؛ چنانکه در تصور آنها فرشته بهترین و زیباترین اندام را دارد) از این جهت میوه آن بسیار بدبو، ناخوشایند و نفرت انگیز است.

«ضریع» از جمله خوراکیهاى جهنمیان است که نه با خوردن آن سیر مى‌شوند و نه لاغر را چاق مى‌کند. ابن‌عباس از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل مى‌کند: ضریع چیزى است که در آتش جهنم است و خار مانند و از «صَبر» تلخ‌تر و از مردار بدبوتر و از آتش سوزنده تر است.

(قریشى، سیدعلى‌اکبر، قاموس قرآن، ج 4 ـ 3، ماده: رأس، زقوم و ضریع)


الدُّنْیا مِنْ نَتْنِها.

قالَ: فَبَکى رسُولُ‌اللّه(صلى الله علیه وآله) وَ بَکى جِبْرَئیلُ فَبَعَثَ اللّهُ إِلَیْهِما مَلَکاً، فَقالَ: إِنَّ رَبَّکُما یُقْرَئکُما السَّلامَ وَیَقُولُ: إِنّى أَمِنْتُکُما مِنْ أَنْ تُذْنِبا ذَنباً أُعَذِّبَکُما عَلَیْهِ»(1)

در آن بین که روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نشسته بود، جبرئیل نزدش آمد در حالى که افسرده و محزون گشته، رنگش متغیر بود. پیامبر فرمود: اى جبرئیل، چرا تو را افسرده و محزون مى‌نگرم؟ عرض کرد: اى محمد(صلى الله علیه وآله) چرا چنین نباشم در صورتى که امروز دمهاى جهنم گذاشته شد. پیامبر فرمود: دمهاى جهنم چیست؟ عرض کرد: همانا خداوند متعال بر آتش امر فرمود، سپس هزار سال افروخته ماند تا سرخ شد. بعد از آن نیز امر فرمود و هزارسال دیگر افروخته ماند تا سفید شد. پس از آن نیز به آن امر فرمود و آتش هزارسال افروخته شد تا سیاه گشت و آن آتش سیاه و تاریک است. پس اگر یک حلقه از زنجیر آتشین جهنم، که بلندى آن هفتاد ذرع است، بر دنیا نهاده شود، دنیا از حرارت آن آب مى‌شود و اگر قطره‌اى از «زقّوم» و «ضریع» آن در آبهاى اهل دنیا بچکد، همه از گند آن مى‌میرند.

پس از آن پیامبر(صلى الله علیه وآله) گریه کرد و جبرئیل نیز گریان گشت. خداوند متعال فرشته‌اى به سوى آنها فرستاد و آن فرشته عرض کرد: خداوند به شما سلام مى‌رساند و مى‌فرماید: من شما را ایمن داشتم از اینکه گناهى مرتکب شوید که به جهت آن شما را عذاب کنم.


1. امام خمینى، چهل حدیث (موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1373، چاپ چهارم) ص 23.

بهشت منزل برین مؤمنان و صالحان

بى‌شک بهشت و نعمت‌هاى آن از جمله بزرگترین مخلوقات خداوند است و نصیب کسانى مى‌گردد که راه بندگى و اطاعت خداوند را پیمودند و با ایمان و عمل صالح شایستگى دست‌یابى به والاترین مراحل انسانى و در نهایت لیاقت رهیابى به ملکوت خداوند را یافتند:

«وَبَشِّرِالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ... وَلَهُمْ فِیهَا أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیها خَالِدُون»(1)

مژده ده (اى پیامبر) کسانى را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بیقین براى آنها باغهایى است که در آنها نهرها جارى مى‌گردد ... و براى آنها در بهشت جفت‌هایى پاک و پاکیزه است و در آن بهشت همیشه جاوید خواهند زیست.

در آیه دیگر خداوند مى‌فرماید:

«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فىِ جَنَّاتِ عَدْن وَ رِضْوانٌ مِنَ‌اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.»(2)

خداوند مردان و زنان مومن را به باغهایى (در بهشت) وعده داده که زیر درختانش نهرها جارى است و در آن بهشت، زندگى جاوید خواهند داشت.

در آیه دیگر خداوند مى‌فرماید:

«وَعَدَاللَّهُ الْمُؤْمِنینَ و الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خَالِدیِنَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فىِ جَنَّاتِ عَدْن وَ رِضْوانٌ مِنَ‌اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَالْفَوْزُ الْعَظِیمُ.»(3)

خداوند مردان و زنان مؤمن را به باغهایى (در بهشت) وعده داده که زیر درختانش نهرها جارى است و در آن بهشت، زندگى جاوید خواهند داشت. در عمارت‌هاى نیکویى در بهشت عدن مسکن خواهند داشت و برتر و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خوشنودى خداوند را به آنان کرامت مى‌کند و آن بحقیقت رستگارى بزرگ است.


1. بقره / 25

2. بقره / 25.

3. توبه / 72


واقعیت این است که انسان با عمل صالح و اعمال نیک، بهشت و نعمت‌هاى آن را براى خود مهیا مى‌سازد. بنابراین هر قدر در راه بندگى و اطاعت پروردگار تلاش کند و با ریاضت و مبارزه با هواى نفس موانع کمال را کنار نهد، به نعمت‌هاى بیشتر و والاترى دست مى‌یابد؛ این حقیقتى است که بوضوح در روایات و آیات قرآن کریم مى‌یابیم. از امام صادق(علیه السلام)نقل شده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«لَمَّا اُسْرِىَ بى إِلىَ السَّماءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ فیها مَلائِکَةً یَبْنُونَ لَبْنَةً مِنْ ذَهَب وَلَبْنَةً مِنْ فِضَّة وَ رُبَما أَمْسَکُوا. فَقُلْتُ لَهُمْ: ما لَکُمْ رُبَما بَنَیْتُمْ وَ رُبَما أَمْسَکْتُمْ؟ فَقالُوا: قَوْلُ الْمُؤْمِنِ فى الدُّنْیا: سُبْحانَ‌اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَاللّهُ أَکْبَرُ. فَإِذا قالَ بَنَیْنا وَإِذا أَمْسَکَ أَمْسَکْنا»(1)

هنگامى که به آسمان سیر داده شدم، وارد بهشت شده در آنجا دیدم ملائکه مشغول ساختن کاخ هستند و خشت‌هاى طلا و نقره را روى هم مى‌نهند و گاه از کار مى‌ایستند. به آنها گفتم: چرا گاهى مشغول کار ساختید و گاه دست مى‌کشید؟ گفتند: منتظریم تا مواد و مصالح به ما برسد، گفتم : مواد شما چیست؟ گفتند: ذکر «سبحان اللّه» و «الحمدللّه» و «لااله‌الااللّه» و «اللّه‌اکبر» که بر زبان مؤمن جارى مى‌گردد، چون او این اذکار را بگوید به کار مشغول مى‌شویم و چون از ذکر باز ایستد، دست مى‌کشیم.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) در معرفى و توصیف بهشت مى‌فرمایند:

«یا اباذّر؛ لوأنّ امرأة من نساء اهل الجنّة اطلعت من سماء الدّنیا فى لیلة ظلماء لاضائت لها الارض افضل ممّا یضیئها القمر لیلة البدر و لوجد ریح نشرها جمیع اهل الارض و لو انّ ثوبا من ثیاب اهل الجنّة نشر الیوم فى‌الدّنیا لصعق من ینظر الیه و ما حملته ابصارهم»

اى ابوذر؛ اگر یکى از زنان بهشتى در شبى تاریک و ظلمانى، خود را در آسمان دنیا

 


شنبه 93 مرداد 18 , ساعت 9:8 عصر

آبشاری شگفت انگیز در مرز ویتنام و چین + تصاویر
بن جیوک (Ban Gioc) نام یک آبشار دو شاخه ای است که بر سر راه رودخانه Quây S?n در ویتنام واقع شده است. در ویتنام این دو آبشار را به عنوان دو بخش از یک آبشار به شمار می آورند که با نام B?n Gi?c شناخته می شود.

 این آبشار در مرز بین ویتنام و چین قرار دارد و دو کشور بر سر این منطقه با هم کشمکش و اختلاف نظر دارند. جالب اینجاست که برخی معتقدند تا همین اواخر، در هیچ سند مکتوب چینی، به این آبشارها اشاره ای نشده است.

در «بن جیوک» آب از ارتفاع 30 متری به پایین می ریزد و صدای غرش آب های سرنگون، از فاصله دور قابل شنیدن است.

 

تصاویری از آبشار بن جیوک در مرز ویتنام و چین

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

 آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

 آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک

آبشار بن جیوک

آبشار,زیباترین آبشارهای جهان,تصاویر آبشار بن جیوک


شنبه 93 مرداد 18 , ساعت 9:8 عصر

سراسر کره زمین مملو از ناشناخته هایی برای بشر است که هنوز از آن بی خبر و یا کم اطلاع میباشد. اخیراً تصاویری از نقاط بسیار جالب و دیدنی در سال جاری میلادی منتشر شده نقاط خارق العاده ای که هر روز با کشف مناطق جدیدتر به آمار آنها و ویژگیهای جذابشان افزوده می شود.

 

آبشار خاق العاده ایگوآزا

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

 این آبشار فوق العاده و عظیم در بزریل و در نزدیکی مرز آرژانتین واقع شده است . این آبشار به دلیل بزرگی و ویژگی منحصر به فرد جزو عجایب هفت گانه دنیا طبقه بندی شده است.


کوه نمرود

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

 این سازه یکی از ابنای تاریخی و با اهمیت در ترکیه می باشد . گفته شده است که این سازه ها یک قرن پیش از میلاد مسیح ساخته شده و به افتخار پادشاهان ایجاد شده است.


غار سانگ دونگ ،‌ بزرگترین غار دنیا

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

غار سانگ دونگ که به بزرگترین غار دنیا شهرت دارد در پارک ملی " فونگ نهاکه بنگ" در ویتنام واقع است. این غار محل عبور پرآب ترین و شدیدترین رودخانه های زیرزمینی دنیاست.


پارک ملی کوه های رنگین کمانی

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

 پارک ملی کوه های رنگین کمانی  در منطقه جغرافیایی دانگ شیا در چین. شاید نام آن کمتر به گوش کسی خورده باشد اما بدون شک یکی از زیباترین نقاط دنیا است. کوه های رنگین کمان چین که در استان گانسو این کشور قرار دارد و هر بیننده ای را میخکوب می کند. این کوه ها شبیه یک مکان تخیلی و گرافیکی هستند و هر سال گردشگران زیادی برای دیدن آنها به چین سفر می کنند.

 

گودال مرموز آریزونا

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

این گودال مرموز در ایالت آریزونای آمریکا واقع شده و یکی از ابنای تاریخی این کشور محسوب می شود . این گودال سری از نظر زمین شناسی ناشناخته بوده است . گفته می شود ساکنینی در این گودال در هزاران سال پیش زندگی می کرده اند و هم اکنون اجساد آنها در گودال قرار دارد . این اجساد از گودال مرموز محافظت می کنند !

 

دریاچه صورتی

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

این دریاچه که در کشور سنگال قرار دارد بعلت وجود رنگدانه های صورتی فراوان در جلبک سالینا به این رنگ زیبا درآمده است . این دریاچه یکی از رودخانه با حجم نمک فراوان در دنیا شناخته شده است.


صخره های زیبای کربنی

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

این زیبایی طبیعی و خارق العاده بر اثر فرسایش کربنات کلسیم در حاشیه های دریاچه های شیلی ساخته شده است. قایقی کوچک این امکان را به شما میدهد که به طبیعت فوق العاده این منطقه دست یابید.


بزرگ‌ترین چرخ دنیا

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

 بزرگ‌ترین چرخ بالابر دنیا در اسکاتلند قرار دارد. این چرخ بالابر مخصوص قایق‌ها است و در سال 2002 افتتاح شده است. این چرخ قابلیت حمل و انتقال همزمان قایق‌ها در هر چهار طرف یک دریاچه را دارد.


عظیم ترین میدان نفتی جهان

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

میدان نفتی "‌بابا گرگر‌" در شمال عراق از سال 1948 بزرگترین میدان نفتی جهان به شمار می رود . این میدان نفتی عظیم نفتی دارای شعله های آتش همیشگی در اطراف خود می باشد که غیرقابل کنترل و اطفا هستند . علت این شعله های آتش همیشگی گازهای فراوانی است که در این منطقه منتشر شده اند.


رودخانه ای زیر آب

 

عجایب طبیعی,دیدنیهای جهان,مکانهای شگفت انگیز

 

این پدیده شگفت انگیز در جزیره یوکاتان در مکزیک واقع شده و یکی از مناظر طبیعی فوق العاده در جهان به شمار می آید . این پدیده زیبای طبیعی هنگامی رخ می دهد که سولفات هیدروژن مخلوط با آب شور، آب را از حد طبیعی سنگین تر کرده و آن را از سایر مولکولهای آب جدا می کند.

منبع : tabnak.ir


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه