همه آدمها با هم برابرند ، اما پولدارها محترم ترند . همه آدمها برابرند ، اما بچه ها واجبترند . همه آدمها برابرند ، اما خانمها مقدمترند. همه آدمها برابرند ، اما سیاهها بدبخت ترند و سفیدها برترند. در کل همه آدمها برابرند ، اما بعضیها برابرترند !!
ارزش محبت به استمرار ان است ، نه به اندازه آن . . .
پرستویی که مقصدش را در کوچ میبیند از خراب شدن لانه اش نمیهراسد . . .
در آغاز آفرینش یکروز دروغ و حقیقت رفتند کنار رودخانه ، دروغ گفت : بیا شنا کنیم و حقیقت ساده دل قبول کرد؛ امام تا لباس هایش را در آورد و در آب رفت ، دروغ لباس او را دزدید و رفت... از آن به بعد حقیقت بیچاره عریان ماند و مردم دروغ را با لباس حقیقت دیدند...!!!
انسان هم می تونه دایره باشه هم یه خط راست. تو می خوای چی کار کنی؟ تا ابد دور خودت بچرخی یا تا بی نهایت ادامه بدی؟
شکست برای کسانی است که از اتفاقات درس نمیگیرند؛
انسان یا پیروز میشود یا تجربه کسب میکند؛
انسان عاقل هیچ گاه شکست نمیخورد...
هیچ کس آنقدر فقیر نیست که نتوانند لبخندی به کسی ببخشد و هیچ کس آنقدر ثروتمند ، که به لبخندی نیاز نداشته باشد
نمیتوانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما میتوانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند.
زندگی اینجورییه :
اگه بخندی میگن دیوونست اگه گریه کنی میگن کم آورده اگه عاشق بشی رهات میکنن با این حال باید دمی را خندید لحظه ای را گریست و عمری را عاشقانه زیست...
وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد.
اگر کسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته میمانند، میشکنند
همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد، نه کسی که تو دوستش داری
چهار چیز است که قابل بازیابی نیست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپری شدن.
از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما می رسد نه آنچه آرزویش را داریم.
وقتی با خانواده هستیم باید مواظب اخلاق خود باشیم
نگار ما که آخرین سلاله ی احمد است
قائم به دین حق و همنام محمد ص است
باشد نثار وجودش، طبق طبق گل سپید
او لایق هزاران هزار صلوات بر محمد ص است
فرستنده :سیما امید باراندوزی
* * * * * * * * * * * * * * *
گـفتـم که خـدا مـرا مـرادی بفـرسـت
طــوفـان زده ام راه نجـاتـی بفرسـت
فــرمـو د کـه بـا زمـزمـه یـا مـهـــدی
نـذر گـل نرگــس صـلـواتی بـفــرسـت
هر جـمعه ای کــه می گذرد از کـنـار مـن
افــزوده می شود بـه تب انتـــظار مـن
هر صبحدم که می دمد از مشرق آفتاب
دارم امـیــــد اینکــه بیــاید نـگـار مــن
عمــرم کــفاف دیـدن روی تــرا نـــداد
باشـد که بـعد من گذری بر مـزار من
* * * * * * * * * * * * * * *
بــوی عـطــر یــار دارد جمـعه ها
وعــــده دیـــدار دارد جمــعه ها
جمــعـه هـا دل یاد دلبـر مـی کنـد
نغمه یا ابـن الـحسن سر مـی کنـد
* * * * * * * * * * * * * * *
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
زسمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد نشانه چیست
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر از هزار بار بهار
کسی شگفت کسی آن چنان که می دانی
* * * * * * * * * * * * * * *
گر پرده ز رخ باز نماید مهدی (عج)
از خلق جهان دل برباید مهــــــدی(عج)
ای شیعه چنان منتظر مولی باش
گویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج)
* * * * * * * * * * * * * * *
عاقبت او ظهور خواهـــــــــــد کرد
خاک را غرق نور خواهد کرد
روزی از این کویر،این برهـــــــــوت
ابر رحمت عبور خواهــد کرد
دل مارا که خشک و پژمرده است
همــــچو باغ بلور خواهد کرد
آه می آید او که لبخنــــــــــــــدش
عاشقان را صبـــور خواهد کرد
سینه ها را ز کینه خواهد شست
غصه ها را بدور خواهـــــد کرد
آه سوگند میـــــــــــــــخورم ایدل
عاقبت او ظهور خواهــــــد کرد
طول عمر امام مهدی ( ع ) یکی از ویژگی های اصلی آن حضرت است که پیامبر(ص) و امامان(ع) آن را باز گفته و سالها پیش از تولد آن امام بزرگ مطرح بوده است.
1- طول عمر و تعالیم دینی
کتاب آسمانی قرآن که وحی و سخن حق است و ساحت تعلیم آن از گزاف گویی و اندیشه های باطل و پوچ منزه می باشد، به مسئله دراز عمری اشاره می کند و آن را در امتهای پیشین روندی طبیعی می داند و از نهاد انسان که خواهان عمر دراز است، خبر می دهد. و نوید بخش زندگی جاودان پس از مرگ می باشد که بسته به اعمال انسان در این دنیا، می تواند سراسر عذاب و درد و یا آکنده از نعمت و لذت باشد. قرآن، درازی عمر و یا عمر اندک را وابسته به خواست و اراده¬¬ی خدا می¬داند و آن را امری بس آسان می شناسد و نمونه های آشکاری از آن را بازگویی می کند. (( هیچ کسی به دراز عمری نمی رسد و از عمر کسی کم نمی شود، مگر اینکه در کتاب- لوح محفوظ- ثبت می باشد، و این کار بر خدا بسی آسان است )) و در تفسیر مجمع می خوانیم (( عمر طولانی به کسی دادن و کاستن از عمر شخصی برای خدا آسان است و دشوار و محال نیست.
• الف) عمر جاودان : افزودن بر طول عمر. قرآن عمر جاودان را برای برخی از موجودات و کسان مطرح می کند که گاه به پیش از آفرینش آدم(ع) مربوط می شود و تا قیامت ادامه می یابد. مانند: حضرت عیسی(ع)، حضرت
خضر(ع) و اصحاب کهف.
• ب) عمر طولانی : نمونه¬هایی از کسانی که سالیان دراز زیسته¬اند، در قرآن یاد شده است. مانند:
ارمیا( عزیز )، نوح (ع)، الیاس(ع) و ادریس(ع)
2- طول عمر در تاریخ
در کتاب راز طول عمر حضرت مهدی اثر سید هادی حسینی از کسانی نام برده شده است که بین 500 تا 3600 سال عمر کرده¬اند. بنابر آنچه در تاریخ زندگی آدمی آمده است، کسان زیادی طول عمر 500 سال و بیشتر داشته¬اند.
شیخ مفید نیز در کتاب الغیبه از کسانی نام می برد که طول عمر طولانی داشته¬اند. سلمان فارسی حضرت عیسی(ع) را دید و تا پس از پیامبر اکرم(ص) زنده ماند. عمر او به حدود 700 سال می رسد. فوژن دوگلاس 125 سال، سوفکل 130 سال، آشناگر 147 سال، توماس بار 152 سال، ژوزناف سورنگتن 165 سال، شیرعلی مسلم¬اُف 168 سال، سیدعلی ساکن روستای سده¬ی اصفهان 189 سال، نمونه هایی از دراز عمران هستند.
3- امکان عقلی و علمی و عملی طول عمر
طول عمر به گونه ای که اگر از قرنها فراتر رود و به هزاره ها برسد، از دیدگاه های گوناگون امری شدنی و ممکن است:
• الف) امکان عقلی: مقصود از این امکان، محال نبودن عمر طولانی از نظر عقل است. دراز عمری با تناقصی همراه نمی باشد و مانعی برای تحقق آن وجود ندارد. زیرا در مفهوم زندگی، مرگ زود رس نهفته نیست.
• ب) امکان علمی: امکان علمی بدین معناست که از نظر علم پدیده ای نفی نشود، هر چند با دانش کنونی دسترسی به آن عملی نباشد. نظریه های علمی، امکان زیست دراز مدت را برای انسان محال نمی داند و نیز تلاشهای علمی فراوانی برای تأخیر فرایند پیری و چگونگی وقوع آن و عوامل و پیامدها در این زمینه، در حال انجام است.
چند نمونه از این بررسی¬ها در این زمینه شایان توجه است:
• الف. برخی از محققان می گویند ژنهایی کشف کرده¬اند که عامل جاودانگی سلولها است.
• ب. پژوهشگران با آزمایشهایی به روشی از ژن درمانی دست یافته اند که از تحلیل رفتن ماهیچه های بدن در اثر پیری پیشگیری می کند.
• ج. تا کنون تصور می شد که نقص در سیستم اعصاب برگشت ناپذیر است و بافتهای عصبی را نمی توان ترمیم کرد. لیکن محققان دریافته¬اند که سلولهای مغز نیز می توانند خود را بازسازی کنند و این کار پیوسته در طول زندگی یک فرد انجام می گیرد.
• د. همچنین روشن است که مرگ در 90 سالگی و یا 100 سالگی و بیشتر از آن به خاطر کهولت نیست، بلکه به دلایل شخصی چون سکت? مغزی، عفونت ریه، عوارض ناشی از شکستگی های استخوان و ... رخ می دهد.
• ج) امکان عملی :
امکان عملی آن است که پدیده ای افزون بر امکان عقلی و علمی در عمل تحقق یابد.
آیت الله شهید سید محمّد باقر صدر پس از آنکه امکان طول عمر را از جنبه های نظری دانش روز منتفی نمی داند، چنین اظهار نظر می کند: (( بررسی علمی و بحث مسأله ی طول عمر، ... بستگی دارد به نوع تفسیری که عمل فیزیولوژی از پیری و فرسودگی دارد... اگر پیری نتیجه مبارزه جسم با عوامل بیرونی معین، و تأثیر پذیری از آنها باشد. از جنبه ی نظری امکان دارد که بافتهای تشکیل دهنده ی بدن انسان را از عوامل معین و مؤثر در آن، بر کنار داشت تا زندگی آدمی طولانی شود... از دیدگاه دیگر پیری یک قانون طبیعی است و هر بافت و اندام زنده ای، در درون خود، عامل نیستی حتمی خود را نهفته دارد... ولی نگریستن از این دیدگاه هم مستلزم آن نیست که هیچ گونه انعطافی در این قانون طبیعی راه نیابد...
دانشمندان در آزمایشگاه ها ... مشاهده می کنند که پیری یک پدیده ی فیزیولوژیکی است و ربطی به زمان ندارد. گاهی زود ... و گاه با فاصله زمانی بیشتر آشکار می گردد. تا آن جا که برخی از سالمندان از نرمی و تازگی برخوردارند. بعضی از دانشمندان توانسته اند عملاً از انعطاف پذیری این قانون ... بهره گیرند؛ و زندگی پاره ای از حیوانات را از صدها برابر عمر طبیعی آنها بیشتر کنند. اینان با به دست آوردن موفقیتهای چشمگیر، قانون پیری طبیعی را شکسته، از نظر علمی روشن ساخته اند که عقب انداختن پیری یا به فراهم ساختن موقعیتها و عوامل معین، امری است که از نظر علم امکان دارد.
در پرتو آنچه که گفته شد، می توانیم درباره ی عمر حضرت مهدی(ع) به بررسی بنشینیم... دیگر هیچ انگیزه¬ای برای شگفتی¬ها باقی نمی¬ماند، مگر اینکه در دانش امام مهدی(ع) شک کنیم و پیشی گرفتن علم او را بر کاروان دانش بشر بعید شماریم.
4- نظریه های طول عمر
نظریه های گوناگون پیرامون مکانیسم پیری و طول عمر وجود دارد، ولیکن از آن جا که دلایل و عوامل زیادی باعث مرگ و یا طول عمر سالمندان می شود و چگونگی این روند به طور کامل و قطعی شناخته شده نیست. هر یک از این نظریه ها جنبه هایی از موضوع را روشن می سازد. برخی از نظریه های پیری و طول عمر چنین است :
1-نظریه رادیکالی آزاد
2-فرضی? نقش واسطه¬ای گلوکز
3-نظریه محدودیت تقسیم سلولی و نقش ژنها
4- گریز ناپذیری پیری، بیماری و مرگ
در انسان، میزان مرگ پس از 85 سالگی کاهش می یابد. در فاصله ی سالهای 1960 تا 1990 میلادی آمریکایی های 65 تا 85 سال 89 درصد افزایش یافتند. این رقم درباره ی افراد بالای 85 سال 232 درصد بود؛ و به طور کلی کاهش مرگ پس از 85 سالگی از سایر گروه های سنی بیشتر می باشد. بنابراین سرعت پیری و مرگ به هم ناوابسته اند و ظرفیت فیزیولوژیکی بدن با شتاب کاهش نمی یابد و شواهد حاکی است که از سن 100 سالگی به بعد میزان مرگ به طور شایان توجه کند می گردد و رسیدن به سنین بالاتری را ممکن می سازد؛ و اگر پیری را به عنوان افزایش مرگ تعریف کنیم، بدین معناست که پیرترین جانداران دیگر پیر نمی شوند. این بررسی ها که بر اساس مطالعات و یافته های تجربی فراوان به دست آمده است، این پندار را در ذهن تقویت می کند که ممکن است با دستیابی به سن خاص، نوعی فناپذیری رخ می دهد، به این معنا که در کسانی ویژه، رسیدن به سن معین به همراه سایر مسائل طول عمر و جهش ژنی و مکانیسمهایی که چگونگی آنها برای ما ناشناخته است، تولد زیستی پدید آید؛ و سلولها و اندامهای شخص مانند جنینی دوباره بازسازی و نوسازی شوند و بدن قدیمی به تدریج از راه پوست، کلیه ها، روده ها، ششها، حل و دفع گردد که مرتبه های بسیار نازل و تا اندازه ای شبیه به این روند را می تواند در پوست اندازی خزندگان و دیگر حشرات دید. رویش دندانهای شیری در دهان برخی از سالمندان، دورنمایی از این موضوع به دست می دهد.
5- عوامل طول عمر :
طول عمر به عوامل شناخته شده و ناشناخته ی زیادی بستگی دارد که گاه باعث حیرت و سردرگمی انسان می شود. وراثت، محیط، شخصیت، نیروهای روحی و انرژی روانی، نقش رنگها، ذهن و بینش، روابط اجتماعی، دین باوری و اعتقاد به خدا، کار و فعالیت اجتماعی، اثرات دارو، اعتدال در زندگی، راز خوراکیها، نور و اشعه،کُند سازی سیر زمان، لبخند و شادمانی، ازدواج و جمع گرایی، دانش پژوهی و بهداشت طبیعی از عوامل طول عمر شمرده شده اند.
6- امام مهدی(ع) وجودی بی همتا
از آموزشهای اسلامی این چنین برداشت می شود که امام زمان(ع) عصار? خلقت، ذخیره ی همه ادیان آسمانی، عالم به همه تعالیم پیامبران خدا، و خردمندترین کس در تاریخ عمر آدمی است. هم?
ویژگی های بایست? یک انسان کامل و نمونه را داراست و از هر نوع آلودگی و انحراف به دور است. مصلحی است که نظیر و همتا ندارد.
وجودی اینچنین که خداوند ویژگی¬هایش را برمی¬شمارد و پیامبر(ص) از او سخن می¬گوید و امامان (ع) یکی از پس از دیگری آمدن او را بشارت می¬دهند، و تشکیل دولت حق و حکومت عدل جهانی را به دست او نوید می¬دهند و رخدادهای زمان غیبت و حضور او را باز می¬گویند تا دینداران واقعی به تردید نیفتند و استوار و ثابت قدم باقی بمانند، براستی شخصیتی بی نظیر است و اهداف آرمانی و بزرگ در اندیشه دارد. و رسالتش بس عظیم است. او باید عمر طولانی داشته باشد تا ظهور و سقوط دولتهای گوناگون و رژیم¬های سیاسی و مکتب¬ها و مرام¬ها و فرهنگها و تمدنهای مختلف را در هم? نقاط جهان به نظاره نشیند و به همه زمان سیری کند و رنگ هیچ کدام از آنها را نپذیرد. در احادیث آمده است که
امام مهدی(ع) عقلها را کامل می گرداند.
پیداست که این زمانی مؤثر است که آدمی دوران کودکی خود را پشت سر گذارد و به بلوغ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی برسد. خدای متعال امام منتظر(ع) را برای اصلاح هم? گستر? گیتی برگزیده است. نجات انسان از امواج هولناکی که حیات او را در برگرفته و در پیچ و خمهای ناشناخت? این دنیا او را له می سازد، به آن حضرت واگذار شده است. امام مهدی (ع) آخرین مصلح اجتماعی است. از این رو، باید دوران سیه روزی و بدبختی آدمی بگذرد تا مهدی (ع) نقطه ی پایان روزگار فاجعه و مصیبت باشد و پرتوهای نورانی به هر سو افکند و زمین را آکنده از عدل و داد کند.
امام منتظر (ع) یگانه قهرمانی است که روند تاریخ حیات انسان را تغییر می دهد و آن را بر اساس تمدنی بزرگ و بالنده بنیان می نهد. این تمدن پس از همه ی تمدنهایی است که بر دنیا پدید می آید و جز ظلم و تباهی نیافریده است.
بنابراین عمر طولانی برای امام مهدی(ع) یقینی است ... تا بتواند سامانه ای را پدید آورد و سکاندار اصلاحاتی شود که هم? جوانب حیات آدمی را در برگیرند.
دوازدهمین پیشوای معصوم (ع)، حضرت حجة بن الحسن المهدی امام زمان (عج)، در نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامّراء دیده به جهان گشود. او همنام پیامبر اسلام(ص) و هم کنیه آن حضرت (ابوالقاسم) است. پدر بزرگوارش، پیشوای یازدهم، حضرت امام حسن عسکری ع و مادرش بانوی گرامی، «نرجس» است که به نام ریحانه، سوسن، صفیل نیز از او یاد شده است. نرجس خاتون از نظر فضیلت و معنویت تا آن حد والا بود که «حکیم» خواهر امام هادی ع که خود ازبانوان عالیقدر خاندان امامت بود، او را سر آمد و سرور خاندان خویش و خود را خدمتگزار او مینامید.
امام زمان (علیه السلام) در چه شرایطی و چگونه متولد شدند؟
شرایط زمان تولد امام زمان (علیه السلام) شرایط عادی نبود، زیرا طبق روایات منقول از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) مهدی آل محمد (علیه السلام)ـ آن که ستمگران را نابود و زمین را پر از عدل و داد می کند ـ فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است. از این رو دستگاه خلافت عباسی امام حسن عسکری (علیه السلام) را در شهر سامرا تحت نظر داشت، و منتظر بود تا اگر فرزندی از ایشان به دنیا آید، او را بکشد، همان گونه که فرعون، در کمین بود تا اگر حضرت موسی (علیه السلام) به دنیا آید، او را به قتل برساند. در این شرایط خفقان و غیر عادی، حضرت مهدی (علیه السلام) مخفیانه به دنیا آمدند.
جریان تولد حضرت را حکیمه خاتون، دختر امام جواد (علیه السلام) و عمه ی امام حسن عسکری (علیه السلام) این گونه بازگو کرده است: «ابو محمد امام حسن عسکری (علیه السلام)شخصی را دنبال من فرستاد که امشب ـ شب نیمه ی شعبان ـ برای افطار نزد ما بیا، زیرا خداوند امشب حجتش را آشکار می کند. پرسیدم این مولود از چه کسی است؟ حضرت فرمود: از نرجس خاتون. عرض کردم: من در نرجس خاتون آثار بارداری نمی بینم حضرت فرمود: موضوع همین است که گفتم.
من در حالی که نشسته بودم، نرجس آمد و کفش مرا از پایم بیرون آورد و فرمود: بانوی من حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و خانواده ام هستی. او از سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟ گفتم: خداوند در این شب به تو فرزندی عطا می کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. نرجس خاتون از این سخن من خجالت کشید.
بعد از افطار و نماز عشا به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه ی شب گذشت، برخاستم و نماز شب را به جا آوردم، بعداز تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم. در این هنگام، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جا آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از طلوع فجر باخبر شوم; دیدم فجر اول طلوع کرده و نرجس در خواب است. در این حال، به ذهنم خطور کرد که چرا حجت خدا آشکار نشد؟! نزدیک بود شکی در دلم ایجاد شود که ناگهان حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) از اتاق مجاور صدا زدند: ای عمه! شتاب مکن که موعود نزدیک است. من مشغول خواندن سوره «الم سجده» و «یس» شدم. در این هنگام ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد. من او را به سینه چسباندم و نام خدا را بر زبان جاری کردم. امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: سوره ی قدر را برایش بخوان. آن سوره را خواندم و از نرجس پرسیدم: حالت چطور است؟ گفت: آنچه مولایت فرموده بود ظاهر شد. من دوباره سوره ی قدر را خواندم. کودک نیز در شکم مادر، همراه من سوره ی قدر را خواند که من ترسیدم. در این هنگام پرده ی نوری میان من و او کشیده شد، ناگاه متوجه شدم کودک ولادت یافته است. چون جامه را از روی نرجس برداشتم، آن مولود سر به سجده گذاشته و مشغول ذکر خدا بود. هنگامی که او را برگرفتم، دیدم پاک و پاکیزه است. در این موقع حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) صدا زدند: عمه! فرزندم را نزد من بیاور. وقتی نوزاد را نزد حضرت بردم، وی را در آغوش گرفت، و بر دست و چشم کودک دست کشید و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و فرمود: فرزندم! سخن بگو! پس آن طفل گفت:
« اشهد انّ لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً رسول الله »
پس از آن به امامت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و سایر امامان معصوم (علیهم السلام) شهادت داد و چون به نام خود رسید فرمود:
« اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت و طأتی واملاء الارض بی عدلا و قسطاً »
« پروردگارا! وعده ی مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام رسان، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله ی من از عدل و داد پر کن.»
در روایت دیگری آمده است: چون حضرت مهدی (علیه السلام) متولّد شد، نوری از او ساطع گردید که به آفاق آسمان پهن شد، و مرغان سفید را دیدم که از آسمان به زیر می آمدند و بال های خود را بر سر و روی و بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند. پس امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا آواز داد که ای عمه! فرزند را برگیر و نزد من بیاور، چون برگرفتم، او را ختنه کرده و ناف بریده و پاک و پاکیزه یافتم و بر ذراع راستش نوشته شده بود:
«جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً»
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد – غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید
اگر فدای امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
سؤالی ساده دارم از حضورت
من آیا زندهام وقت ظهورت؟
اگر تو آمدی، من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در حضور تو بمیرم
* * * * * * * * *اس ام اس مذهبی را در برنا بخوانید* * * * * * * *
عصر یک جمعه دلگیر،
دلم گفت: بگویم، بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیدست،
چرا آب به انسان نرسیدست،
و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید،
بنویسد که هنوزم که هنوز است،
چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست و
چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه دلگیر،
وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس
کجایی گل نرگس؟
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
***اللهم عجل لولیک الفرج***
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
کاش صاحب برسد ،بنده به زنجیر کند
ماجوانان همه را در ره خود پیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
کی میشود صبح ، ناشتای چشمهایمان را به نگاه تو بگشاییم؟ کی میشود شام ، تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟ کی میشود شب و روزمان، در فضای ظهور تو بگذرد؟ یا ابا صالح من …
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
مست عشقم، مست یارم، مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
یا صاحب الزمان ادرکنی
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
مهدی جان!
صبح بی تو ، رنگ بعدازظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
نمی پرسم از هیچ کس از تو؛
که شأن هیچ پرسشی، پاسخی چون تو نیست
ای آقای آدینه ها
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
نه شرم و حیا ، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم “آقا جان”
تنها همه “انتظار” داریم از تو
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
هجر تو ز درد و داغ ، دلگیرم کرد
اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
گفتند که جمعه میرسی از کعبه
این رفتن جمعه جمعهها پیرم کرد
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم …
* * * * * * * * *اس ام اس مناسبتی را در برنا بخوانید* * * * * * * *
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد …
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
دل پریشونم پریشونم که اربابم نیومد بعد عمری عاشقی حتی یه شب خوابم نیومد
آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره بارون گریه باهام حرف میزنه که خیلی دیره
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
مادر تو دل غمینه : خون جدت رو زمینه
العجل یا حجه الله العجل بقیه الله
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی…………چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن…………..خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی…………………………..برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام…………………..دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
هنوزم خواب میبینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است
همان مردی که جمعه آید روزی … و این پایان خوب انتظار است
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
کاش می شد در میان لحظه ها لحظه ی دیدار را نزدیک کرد
میلاد نور پیشاپیش مبارک
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
کاش می شد واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس …..
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
آقا جان ! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند ، حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد …
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست
توفان زده ام مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته
زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید
اگر فدای امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد
* * * * * * * * *اس ام اس نیمه شعبان* * * * * * * *
شاید آن روز که سهراب نوشت:
“تا شقایق هست زندگی باید کرد”
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینگونه نوشت:
هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی بی مهدی
زندگی با غمهاست