پنج شنبه 92 دی 12 , ساعت 3:29 عصر

 

صفر ربیع‌الاول ربیع‌الثانی
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30  
سال 1434 قمری

ربیع‌الاوّل (به عربی: ربیعُ الأوّل) سومین ماه از ماههای قمری است.

ربیع به معنی بهار از ماده رَبع است. علت اینکه به این ماه ربیع گفته می‌شود این است که در فصل بهار گیاهان تر و تازه‌اند و نامگذاری این ماه در فصل بهار رخ داده‌است.

رویدادها

  • 1 - 1 - هجرت محمد

زادروزها

  • 6 - 640 - جلال الدین محمد رومی بلخی مشهور به مولوی

درگذشت‌ها

  • 8 - 260 ? حسن بن علی عسکری، یازدهمین امام شیعیان

روزشمار ربیع الاول

  • اول ربیعُ الاول:

-هجرت محمد - نخستین سال هجرت -لیلة المبیت و نزول آیه (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ، وَ اللّهُ رَئوُفٌ بِالْعِباد) در شأن علی بن ابیطالب- سال اوّل هجری قمری.

-آغاز قیام توابین در کوفه به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی 65 قمری.

- کشته‌شدن حسن عسکری به روایت شیخ طوسی و کفعمی 260 قمری.

-سریه عبیدة بن حارث - سال دوّم هجری قمری

-نامه معاویه به علی بن ابی طالب- سال 36 هجری قمری

-کشته شدن مسوّر بن مخرمه در خانه خدا - سال 64 هجری قمری

-ماموریت موفق عباسی برای نبرد با صاحب الزّنج - سال 258 هجری قمری

  • دوم ربیع الاول:

-درگذشت سید محمد باقر شفتی 1260 هجری قمری.

  • سوم ربیع الاول:

-درگذشت محمد بن احمد بن موسی مبرقع در قم - سال315 هجری قمری

-یورش حصین بن نمیر به مکه به دستور یزید و آتش زدن کعبه 64 قمری.

-مرگ آقا محمد کبیر مدفون در قبرستان شیخان قم 1288 قمری.

  • چهارم ربیع الاول:

-درگذشت محدث بزرگ شیخ یوسف بحرانی صاحب اثر «الحدائق الناضره» 1186 قمری.

-خروج محمد از غار ثور به سمت مدینه سال اول قمری.

  • پنجم ربیع الاول:

-درگذشت سکینه دختر حسین بن علی - سال 117 هجری قمری

-زیارت قبر محمد توسط فاطمه.

-مرگ حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی 1370 قمری.

  • ششم ربیع الاول:

-زادروز جلال الدین محمد رومی بلخی مشهور به مولوی 640 قمری.

  • هفتم ربیع الاول:

-کشته‌شدنمحسن فرزند علی 11 قمری.

  • هشتم ربیع الاول:

-شهادت حسن بن علی العسکری - به هنگام صبح بعد از نماز و قبل از طلوع آفتاب[1] - سال 260 هجری قمری.

-آغاز امامت مهدی 260 قمری.

-مرگ شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی 984 قمری.

  • نهم ربیع الاول:

-کشته شدن عمر بن خطاب به دست فیروز ابو لؤلؤ[1].

-مرگ هشام بن عبدالملک - سال 125هجری قمری.

-آغاز بنای مسجد گوهرشاد به فرمان گوهرشاد بیگم (همسر سلطان شاهرخ میرزا و جانشین امیر تیمور گورکانی) 812 قمری.

-کشته شدن عمر ابن سعد به دست لشکریانمختار ثقفی

  • دهم ربیع الاول:

-مرگ عبدالمطّلب، نیای محمد سال هشتم عام الفیل

-ازدواج محمد با خدیجه- سال 25 عام الفیل.

-درگذشت مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی 179 قمری.

  • یازدهم ربیع الاول:

-مرگ سید حسن صدر 1354 قمری.

  • دوازدهم ربیع الاول:

-زادروز محمد به روایت اهل سنت

-آغاز هفته وحدت.

-ورود محمد به مدینه سال اول هجری.

-زادروز سید علی مولف ریاض المسائل 1161 قمری.

-قیام مختار ثقفی در کوفه - سال 66 هجری قمری

-درگذشت احمدبن حنبل پیشوای حنبلیان - سال 241 هجری قمری

  • سیزدهم ربیع الاول:

-مرگ آیت الله بهاءالدینی 1418 قمری.

  • چهاردهم ربیع الاول:

-مرگ هادی عباسی.

-مرگ یزیدبن معاویه 64 قمری.

-مرگ حسین طباطبایی قمی رهبر قیام علیه کشف حجاب رضاخانی در مشهد 1366 قمری.

-خلافت هارون الرّشید - سال 170 هجری قمری.

-مرگ آیت الله کوهستانی مازندرانی 1391 قمری.

  • پانزدهم ربیع الاول:

-سریه حمزة بن عبدالمطلب علیه السلام- سال دوّم هجری

-مرگ یزید بن معاویه - سال 64 هجری قمری

-خلافت معاویه دوّم اموی - سال 64 هجری قمری

-مرگ ابو محمد سلیمان بن مهران کوفی مشهور به أعمش کوفی - سال 148 هجری قمری

-مرگ احمد بن مقتدر، معروف به الرّاضی باللّه (بیستمین خلیفه عباسی) سال 329 قمری

  • شانزدهم ربیع الاول:

-مرگ سید حسین قمی 1366 قمری.

-مرگ فاضل تونی بشروی مولف وافیه 1071 قمری.

-مرگ حاج میرزا احمد مدرس یزدی 1391 قمری.

-مرگ سید روح‌الله خاتمی نماینده روح‌الله خمینی و امام جمعه یزد 1409 قمری.

  • هفدهم ربیع الاول:

-زادروز محمد اوّل عام الفیل

-زادروز جعفر صادق سال 83 هجری قمری

  • هجدهم ربیع الاول:

-مرگ میرزا تقی‌خان فراهانی مشهور به امیر کبیر - صادر کننده فرمان قتل سیدعلی محمد باب و موسس مدرسه دارُالفُنون 1268 قمری.

-مرگ سید محمد طباطبایی عاملی صاحب مدارک الاحکام 1009 قمری.

  • نوزدهم ربیع الاول:

-مرگ ذبیح الله محلاتی صاحب ریاحین الشریعه

  • بیستم ربیع الاول:

-حکومت ولید بن یزید اموی - سال 125 قمری

-خلافت متّقی عباسی - سال 329 هجری قمری.

  • بیست و یکم ربیع الاول:

-مرگ ملامحمدباقر واعظ تهرانی صاحب خصائص فاطمیه 1313 قمری.

  • بیست و دوم ربیع الاول:

-غزوه بنی نضیر - سال چهارم هجری‌قمری

-بیرون راندن یهودیان از مدینه و بخشیدن فدک به فاطمه توسط محمد[نیازمند منبع]

  • بیست و سوم ربیع الاول:

-ورود فاطمه به شهر قم 210 قمری.

-مرگ میرزا جواد آقا تهرانی 1410 قمری.

  • بیست و چهارم ربیع الاول:

-مرگ هنرمند خوشنویس علی بن هلال بغدادی مشهور به ابن بواب کاتب نفیس ترین قرآن موجود در کتابخانه چستربیتی ایرلند 413 قمری.

  • بیست و پنجم ربیع الاول:

-غزوه دومة الجندل - سال پنجم هجری قمری

-صلح حسن مجتبی- سال 41 هجری قمری

-مرگ سید مرتضی علم الهدی 436 قمری.

-کشته‌شدن سعیدبن جبیر به دست حجاج

  • بیست و ششم ربیع الاول:

-صلح حسن با معاویه 41 قمری.

  • بیست و هفتم ربیع الاول:

-مرگ سید محسن حکیم 1390 قمری.

  • بیست و هشتم ربیع الاول:

-انقراض سلسله ساسانی 31 قمری.

  • بیست و نهم ربیع الاول:

-حرکت علی برای جنگ جمل 36 هجری.

-تاسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه در قاهره 1366 قمری.

-مرگ حاج حسین شاهرودی 1410 قمری.


پنج شنبه 92 دی 12 , ساعت 3:25 عصر

اول ربیع الاول :
-هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم - نخستین سال هجرت
-لیلة المبیت و نزول آیه (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ، وَ اللّهُ رَئوُفٌ بِالْعِباد) در شأن امام على بن ابیطالب علیه السلام- سال اوّل هجرى قمرى.
-آغاز قیام توابین در کوفه به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی 65 قمری.
- شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به روایت شیخ طوسی و کفعمی 260 قمری.
-سریه عبیدة بن حارث - سال دوّم هجرى قمرى
-نامه معاویه به امام على بن ابى طالب علیه السلام- سال 36 هجرى قمرى
-کشته شدن مسوّر بن مخرمه در خانه خدا - سال 64 هجرى قمرى
-ماموریت موفق عباسى براى نبرد با صاحب الزّنج - سال 258 هجرى قمرى

دوم ربیع الاول:
-وفات عالم جلیل القدر سید محمد باقر شفتی 1260 هجری قمری.

سوم ربیع الاول:
-وفات محمد بن احمد بن موسى مبرقع در قم - سال315 هجرى قمرى
-یورش حصین بن نمیر به مکه به دستور یزید و آتش زدن کعبه 64 قمری.
-رحلت آیت الله آقا محمد کبیر مدفون در قبرستان شیخان قم 1288 قمری .

چهارم ربیع الاول:
-وفات محدث بزرگ شیخ یوسف بحرانی صاحب اثر گرانسنگ الحدائق الناضره 1186 قمری.
-خروج حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از غار ثور به سمت مدینه سال اول قمری.

پنجم ربیع الاول:
-وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام - سال 117 هجرى قمرى
-زیارت قبر مطهر پیامبر اعظم توسط حضرت فاطمه سلام الله علیها.
-وفات حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی 1370 قمری.

ششم ربیع الاول:
-ولادت جلال الدین محمد رومی بلخی مشهور به مولوی 640 قمری.

هفتم ربیع الاول:
-شهادت مظلومانه حضرت محسن فرزند امیرالمومنین علی علیهما السلام 11 قمری.

هشتم ربیع الاول:
-شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام - سال 260 هجرى قمرى.
-وفات عالم جلیل القدر شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی 984 قمری.

نهم ربیع الاول:
-آغاز امامت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه 260 قمری.
-هلاکت هشام بن عبدالملک - سال 125هجرى قمرى.
-آغاز بنای مسجد گوهرشاد به فرمان گوهرشاد بیگم (همسر سلطان شاهرخ میرزا و جانشین امیر تیمور گورکانی) 812 قمری.

دهم ربیع الاول:
-رحلت عبدالمطّلب، جدّ بزرگوار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم - سال هشتم عام الفیل
-ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با خدیجه کبرى سلام الله علیها- سال 25 عام الفیل.
-درگذشت مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی 179 قمری.

یازدهم ربیع الاول:
-وفات آیت الله سید حسن صدر 1354 قمری.

دوازدهم ربیع الاول:
-میلاد مسعود پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم به روایت اهل سنت
-آغاز هفته وحدت .
-ورود رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه سال اول هجری.
-ولادت عالم جلیل سید علی مولف ریاض المسائل 1161 قمری.
-قیام مختار در کوفه - سال 66 هجرى قمرى
-درگذشت احمدبن حنبل پیشواى حنبلیان - سال 241 هجرى قمرى

سیزدهم ربیع الاول:
-وفات آیت الله بهاءالدینی 1418 قمری.

چهاردهم ربیع الاول:
-هلاکت هادى عباسى.
-هلاکت یزیدبن معاویه 64 قمری.
-رحلت حاج آقا حسین طباطبایی قمی رهبر قیام علیه کشف حجاب رضاخانی در مشهد 1366 قمری.
-خلافت هارون الرّشید - سال 170 هجرى قمرى.
-وفات آیت الله کوهستانی مازندرانی 1391 قمری.

پانزدهم ربیع الاول:
-سریه حمزة بن عبدالمطلب علیهما السلام- سال دوّم هجرى
-هلاکت یزید بن معاویه - سال 64 هجرى قمرى
-خلافت معاویه دوّم اموى - سال 64 هجرى قمرى
-وفات ابو محمد سلیمان بن مهران کوفی مشهور به أعمش کوفى - سال 148 هجرى قمرى
-وفات احمد بن مقتدر ، معروف به الرّاضى باللّه ( بیستمین خلیفه عباسى) سال 329 قمرى

شانزدهم ربیع الاول:
-وفات آیت الله سید حسین قمی 1366 قمری .
-وفات آیت الله فاضل تونی بشروی مولف وافیه 1071 قمری.
-وفات آیت الله حاج میرزا احمد مدرس یزدی 1391 قمری.
-وفات آیت الله سید روح الله خاتمی نماینده امام و امام جمعه یزد 1409 قمری.

هفدهم ربیع الاول:
-میلاد مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم - اوّل عام الفیل
-زادروز فرخنده امام جعفر صادق علیه السلام - سال 83 هجرى قمرى

هجدهم ربیع الاول:
-وفات میرزا تقی‌خان فراهانی مشهور به امیر کبیر ابرمرد تاریخ ایران - صادر کننده فرمان قتل سیدعلی محمد باب و موسس مدرسه دارُالفُنون 1268 قمری .
-وفات آیت الله سید محمد طباطبایی عاملی صاحب مدارک الاحکام 1009 قمری.

نوزدهم ربیع الاول:
-وفات آیت الله ذبیح الله محلاتی صاحب ریاحین الشریعه

بیستم ربیع الاول:
-حکومت ولید بن یزید اموى - سال 125 قمرى
-خلافت متّقى عباسى - سال 329 هجرى قمرى.

بیست و یکم ربیع الاول:
-وفات آیت الله ملامحمدباقر واعظ تهرانی صاحب خصائص فاطمیه 1313 قمری.

بیست و دوم ربیع الاول :
-غزوه بنى نضیر - سال چهارم هجرى‏قمرى
-بیرون راندن یهودیان از مدینه و بخشیدن فدک به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها توسط پیامبر اعظم

بیست و سوم ربیع الاول :
-تشریف فرمایی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم 210 قمری .
-وفات آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی 1410 قمری.

بیست و چهارم ربیع الاول :
-وفات هنرمند خوشنویس علی بن هلال بغدادی مشهور به ابن بواب کاتب نفیس ترین قرآن موجود در کتابخانه چستربیتی ایرلند 413 قمری.

بیست و پنجم ربیع الاول :
-غزوه دومة الجندل - سال پنجم هجرى قمرى
-صلح امام حسن مجتبى علیه السلام- سال 41 هجرى قمرى
-وفات عالم بزرگ سید مرتضی علم الهدی 436 قمری.
-شهادت سعیدبن جبیر به دست حجاج

بیست و ششم ربیع الاول :
-صلح امام حسن علیه السلام با معاویه 41 قمری.

بیست و هفتم ربیع الاول :
-وفات آیت الله سید محسن حکیم 1390 قمری.

بیست و هشتم ربیع الاول :
-انقراض سلسله ساسانی 31 قمری .

بیست و نهم ربیع الاول :
-حرکت امیرالمومنین علی علیه السلام برای جنگ جمل 36 هجری.
-تاسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه در قاهره 1366 قمری.
-وفات آیت الله حاج حسین شاهرودی 1410 قمری.


چهارشنبه 92 دی 11 , ساعت 1:40 عصر

ولادت امام علی بن موسی

تاریخ نگاران و محققان مسلمان در تعیین زمان ولادت آن امام همام، گوناگون سخن گفته اند. مورخان و محدثان مشهور تولد آن حضرت را به روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذیقعده سال 148 هـ ق نگاشته اند. [1]  بر این اساس، سال ولادت آن گرامی همزمان با سال شهادت جد بزرگوارش امام صادق علیه السلام بوده است. 

برخی دیگر ولادت امام رضا علیه السلام را از حوادث سال 153 هـ ق دانسته اند.[2]  شیخ صدوق از غیاث بن اسید آورده است: 

«گروهی بر این عقیده اند که امام رضا علیه السلام در مدینه زاده شد، روز پنج شنبه یازدهم ربیع الاول، سالی 153 هـ ق پس ازگذشت پنج سال از وفات امام جعفرصادق علیه السلام.»[3] .

علاوه بر این دو نظر، سخنان مختلف دیگری نیز درباره ی تاریخ ولادت حضرت رضا علیه السلام نقل شده است [4]  که به دلیل ضعیف بودن از یادکرد آنها چشم می پوشیم.  

ادامه متن در

 

 


ولادت امام علی بن موسی

تاریخ نگاران و محققان مسلمان در تعیین زمان ولادت آن امام همام، گوناگون سخن گفته اند. مورخان و محدثان مشهور تولد آن حضرت را به روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذیقعده سال 148 هـ ق نگاشته اند. [1]  بر این اساس، سال ولادت آن گرامی همزمان با سال شهادت جد بزرگوارش امام صادق علیه السلام بوده است. 

برخی دیگر ولادت امام رضا علیه السلام را از حوادث سال 153 هـ ق دانسته اند.[2]  شیخ صدوق از غیاث بن اسید آورده است: 

«گروهی بر این عقیده اند که امام رضا علیه السلام در مدینه زاده شد، روز پنج شنبه یازدهم ربیع الاول، سالی 153 هـ ق پس ازگذشت پنج سال از وفات امام جعفرصادق علیه السلام.»[3] .

علاوه بر این دو نظر، سخنان مختلف دیگری نیز درباره ی تاریخ ولادت حضرت رضا علیه السلام نقل شده است [4]  که به دلیل ضعیف بودن از یادکرد آنها چشم می پوشیم.

نام، لقب و کنیه امام

نام شریف وی، علی، لقب مشهورش، رضا وکنیه ی معروفش، ابوالحسن است.[5]  برای امام رضا علیه السلام لقبها وکنیه های دیگری نیز نقل کرده اند. علامه مجلسی می نویسد: 

«کنیه حضرت در میان مردم، ابوالحسن و در میان خواص، ابوعلی بوده است.»[6] .

محمد بن جریر طبری می نویسد: 

«کنیه ی خاص حضرت، ابومحمد بوده است.»[7] .

درباره القاب امام علیه السلام، محدثان و مورخان، القاب ذیل را یاد کرده اند:

«سراج الله، نور الهدی، قره عین المؤمنین، مکیده الملحدین، کافی الخلق، الرضی، الرضا، رب التدبیر، الفاضل، الصابر، الوفی، الصدیق.»[8] .

و برخی القاب زیر را آورده اند: 

«الولی، وافی، زکی، سلطان الانس و الجن، ضامن الامه، الداعی الی الله، زین المؤمنین، غریب الغرباء، معین الضعفاء، الراضی الی الله، الراضی بالقدر و القضاء، شمس الشموس، انیس النفوس، غیظ الملحدین.»[9] .

چگونکی نامگذاری امام به لقب «رضا»

نامها، لقبها وکنیه های امامان علیه السلام هر یک گویای پیام خاصی هستند و القاب امام رضا علیه السلام نیز این گونه است. البته بررسی وجه تسمیه و علت نامگذاری ها در این مجال نمی گنجد، ولی این دقت در مورد لقب خاص حضرت، یعنی رضا علیه السلام ضرورت دارد، زیرا برخی از مورخان این لقب را گزیده ی مأمون، برای آن امام می دانند و معتقدند در پی پذیرش ولایتعهدی، امام رضا علیه السلام از سوی مأمون به این لقب، ملقب شده است! ابن جریر طبری ضمن نقل حوادث سال 201هـ. ق چنین می نویسد: 

«در این سال مأمون، علی بن موسی بن جعفرعلیه السلام را ولیعهد و خلیفه بعد از خود قرار داد و او را، الرضی من آل محمد علیه السلام نامید.» [10] .

نظیر این عبارت، از ابن کثیر[11]  و نیز ابن اثیر [12]  وارد شده است. ابن خلدون به همین مطلب اشاره کرده ولی به جای «الرضی من آل محمد صلی الله علیه و آله»، «الرضا من آل محمد صلی الله علیه و آله» آورده است.[13] .

نقد و بررسی

هر چند زمینه های سیاسی و اجتماعی برای تحلیل یادشده همواره وجود داشته است، اما دلایل چندی وجود دارد که می نمایاند نامگذاری و تعیین لقب برای امام، موضوعی فراتر از این تحلیلها بوده است. این دلایل به دو دسته تقسیم می شوند:

1- دلایلی که تنها از دیدگاه شیعه و معتقدان به ولایت اهل بیت علیهم السلام قابل تبیین است وآن این که نامها و لقبهای اهل بیت علیهم السلام از قبل به وسیله پیامبر صلی الله علیه وآله و چه بسا از طریق فرشته ی وحی تعیین شده اند، چنان که پیامبر صلی الله علیه و آله در تعیین نام حسن علیه السلام و

حسین علیه السلام فرمود:

ما کنت لأسبق ربی باسمه.[14] .

در انتخاب نام، بر پروردگار پیشی نخواهم جست. 

2- دلایلی که با هردیدگاه و عقیده ای ثمربخش و قانع کننده است، عبارت است از روایاتی که از امامان پیشین صادر شده و درآنها به لقب «رضا» تصریح شده است.

تبار والای امام

پدر بزرگوار حضرت رضا علیه السلام، امام موسی بن جعفرعلیه السلام، هفتمین امام شیعه است و مادر بزرگوارش، بانوی مکرمه ای است که با نامهایی چون: تکتم، نجمه، سمان، خیزران، سکن، نجیه و طاهره از وی یاد شده، ولی مشهورترین آنها، تکتم است. از نشانه ها چنین استفاده می شود که وقتی این بانوی ارجمند به خانه امام موسی بن جعفرعلیه السلام درآمد، به این نام خوانده شد و پس از ولادت امام رضا علیه السلام طاهره نام گرفت.[16]  او زنی عفیف[15]  و خردمند بوده و از شرافتمندان عجم به شمار می رفته است.[17] .

همسر امام

امام رضا علیه السلام دارای کنیزانی چند بوده است. از جمله کنیزان حضرت، سبیکه مادر امام جواد علیه السلام می باشدکه پیامبر صلی الله علیه وآله از این بانوی مکرمه به نیکی یاد کرده است،[18]  ولی به عنوان همسر، مورخان تنها از «ام حبیبه» یاد کرده اند و اگر در برخی عبارات تاریخی آمده است که حضرت دو همسر دائم داشته اند،[19]  از هویت همسر دوم اطلاعی دردست نیست. ام حبیبه نیز در جریان ولایتعهدی به همسری امام علیه السلام درآمد. مأمون، با انگیزه ی خاص سیاسی، دخترش، ام حبیبه را به ازدواج امام علیه السلام در آورد، در حالی که دختر دیگرش ام الفضل را نیز بعدها به همسری امام جواد علیه السلام داد. شایان یادآوری است که ام حبیبه، به خانه امام رضا علیه السلام راه نیافت و شواهد تاریخی نیز حکایت ازآن داردکه ام حبیبه همچنان دوشیزه باقی ماند.[20] .


چهارشنبه 92 دی 11 , ساعت 1:39 عصر

امام رضا در خراسان، و موضعگیریهای او در مورد حکومت 

 

ماجرای شهادت جانسوز حضرت رضا

روایات متعدد و قرائن و شواهد بسیار، نشان می‏دهد که حضرت رضا علیه‏السلام به دستور مرموز مأمون و با حضور او به شهادت رسیده است، زیرا مأمون برای حفظ حکومت خود، آن حضرت را به خراسان آورده بود، ولی وقتی که رفتار و قاطعیت آن حضرت را از نظرات گوناگون دید، و دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت، موجب ضعف و تزلزل حکومت او می‏شود، و از سوی دیگر عباسیان و... مکرر در مورد ولایتعهدی حضرت رضا علیه‏السلام مأمون را تهدید می‏کنند و هشدار می‏دهند، تصمیم گرفت آن حضرت را از میان بردارد، ولی کاملا مراقب بود که این عمل به طور کاملا محرمانه و مرموز انجام گیرد، تا مسأله‏ی جدیدی برای حکومتش پیش نیاید، غافل از آنکه با این جنایت، زندگی دنیا و آخرتش را به آتش می‏کشاند. [1] .

در فرازی از حدیث لوح (که در مقدمه ذکر شد) آمده: «عفریتی مستکبر، آن حضرت را می‏کشد.» 

در زیارتنامه جامعه ائمه المؤمنین، به شهادت آن حضرت با زهر اشاره شده، آنجا که می‏خوانیم: 

و مسموم قد قطعت بجزع السم امعائه: 

«و بعضی از شما با زهر، مسموم شده و بر اثر جرعه‏های زهر، اعضای درونش قطعه قطعه گشته است.» [2] .

چگونگی شهادت آن حضرت نیز مختلف نقل شده، گویی دستهای مرموزی با شگردهای گوناگون خواسته‏اند، حقیقت شهادت آن حضرت کشف نگردد، و یا به گونه‏ای انحرافی نقل گردد، و مقصر اصلی شناخته نشود. ما در اینجا تنها نظر شما را به نظریه‏ی عالم بزرگ، شیخ مفید (وفات یافته در سال 413 ه. ق) جلب می‏کنیم: 

او در آغاز می‏نویسد: 

حضرت رضا علیه‏السلام در مورد انحراف و ناصافی فضل بن سهل و برادرش حسن بن سهل (که نقش و نفوذ بسیار در ارکان دولتی داشتند) به مأمون گوشزد می‏کرد، و او را از اینکه چشم و گوش بسته تسلیم گفتار آنها شود بر حذر می‏داشت، آنها کینه‏ی امام را بر دل گرفتند، و مأمون را بر ضد آن حضرت تحریک نمودند، و رأی مأمون را در مورد آن حضرت دگرگون ساختند، تا اینکه او را به تصمیم بر قتل امام رضا علیه‏السلام وادار کردند، به طوری که روزی حضرت رضا علیه‏السلام با مأمون غذایی خوردند، و حضرت بر اثر آن غذا بیمار شد، و مأمون خود را به بیماری زد (تا وانمود کند که دستی در کار نبوده بلکه آن غذا به طور طبیعی نامناسب بوده و هر دو را بیمار کرده است و همین موجب شهادت حضرت رضا علیه‏السلام گردید). 

سپس می‏نویسد: محمد بن علی بن حمزه، از منصور بن بشیر، از برادرش «عبدالله بن بشیر» روایت کرده که گفت: مأمون به من دستور داد، ناخنهای خود را بلند کنم، و این کار را برای خود، عادی نمایم، و برای کسی درازی ناخن خود را آشکار ننمایم، من نیز چنان کردم، سپس مرا خواست و چیزی به من داد که به تمر هندی، شباهت داشت، و به من گفت: این را به همه‏ی دو دست خود بمال، من چنان کردم، سپس برخاستم و مرا به حال خود گذارد، و نزد حضرت رضا علیه السلام رفته، گفت: حال شما چگونه است؟ 

حضرت فرمود: «امید بهبودی دارم.» 

مأمون گفت: من نیز بحمدلله امروز بهترم، آیا هیچ کدام از پرستاران و غلامان امروز نزد شما آمده‏اند؟ 

حضرت فرمود: نه. 

مأمون خشمگین شد، بر سر غلامانش فریاد کشید (که چرا به حال آن حضرت رسیدگی نکرده‏اند؟) 

سپس مأمون گفت: «هم اکنون آب انار بگیر و بخور که برای رفع این بیماری، چاره‏ای جز خوردن آن نیست.» 

عبدالله بشیر می‏گوید: مأمون به من گفت: برای ما انار بیاور، من چند عدد انار حاضر کردم، مأمون گفت با دست خود آن را بفشار، من فشردم، و مأمون آن آب انار فشرده را با دست خود به حضرت رضا علیه‏السلام خورانید، و همان سبب وفات آن حضرت شد، و از این ماجرا دو روز بیشتر نگذشت که آن حضرت وفات کرد. [3] .

همین روایت را شیخ صدوق (وفات یافته سال 381 ه. ق) نقل کرده، با این تفاوت که می‏گوید: آن انار، از درختی که در باغ خانه حضرت رضا علیه‏السلام وجود داشت بود، مأمون به حضرت رضا علیه‏السلام گفت: مقداری از آب این انار را بمکید، آن حضرت فرمود: «پس از رفتن امیرالمؤمنین (مأمون) می‏خورم.» 

مأمون گفت: نه به خدا سوگند، هم اکنون باید بخوری، و اگر نمی‏ترسیدم که معده‏ام مرطوب گردد، در مکیدن آن با شما شرکت می‏نمودم، امام علیه‏السلام ناگزیر اندکی از آب آن انار را مکید، و مأمون از نزدش بیرون رفت، من هنوز نماز عصر را نخوانده بودم که حضرت علیه‏السلام (بر اثر شدت درد معده) پنجاه بار برای قضای حاجت برخاست، و حالش در شب شدیدتر گردید و به شهادت رسید. [4] .

پی نوشته ها :

 [1] علامه‏ی مجلسی پس از گفتاری می‏گوید: حق همان رأی شیخ صدوق و شیخ مفید و علمای بزرگ دیگر است، که حضرت رضا (ع) بر اثر زهری که مأمون به او خورانید، به شهادت رسید. (بحار، ج 49، ص 313).

[2] مفاتیح الجنان.

[3] ترجمه ارشاد مفید، ج 2، ص 260 و 261.

[4] عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 240.


سه شنبه 92 دی 10 , ساعت 2:21 عصر

امام حسن مجتبی(ع)-مدح و مرثیه

ای کرامت به تو تمام، حسن!

وی گدای تو خاص و عام، حسن!

ای رسول و علی و فاطمه را

نام تو خوش ترین کلام، حسن!

قبر بی زائر تو کعبه? دل

حرمت مسجد الحرام، حسن!

این عجب نیست گر امام حسین

پیش پایت کند قیام، حسن!

پای تا فرق حُسن در حُسنی

که خدایت نهاده نام، حسن!

کعبه با آن جلال می گیرد

از مزار تو احترام، حسن!

کیستی تو کریم اهل البیت

کیستم من تو را غلام، حسن!

دوست دارم که در مدینه شبی

به مزارت دهم سلام، حسن!

زائر روضة البقیعم کن

سیدی، سیدی، امام، حسن!

با تو بودم کَرَم کن و مگذار

بی تو عمرم شود تمام، حسن!

خاک ذریه? رسولم کن

جان زهرا قسم، قبولم کن

تو به اجداد خویشتن پدری

تو به شخص پیامبر پسری

تو عزیز دل سه معصومی

تو دو دریای نور را گهری

تو ز سر تا به پا امام علی

تو ز پا تا به سر پیامبری

تو امامی امام صبر و رضا

تو ولیِ خدای دادگری

تو غریب همیشه در وطنی

تو امام شهید در صفری

تربت بی چراغ تو گوید

کز شه کربلا غریب تری

تو بزرگ شباب اهل بهشت

تو به پیران راه راهبری

به خداوندگار صبر قسم

که تو در صبر صاحب ظفری

تو جگر پاره? رسول خدا

تو به زهرا ستارة سحری

جگر پاره پاره ات گوید

که تو از دست یار خون جگری

صبر تو از قیام سخت تر است

شاهدم لخته لختة جگر است

ای سلام خدا به جان و تنت

ای همه حُسن در رخ حَسنت

تو سپهر و ستاره زخم دلت

تو چراغی و داغ، انجمنت

پیکرت همچو شمع سوخته ای

آب شد در درون پیرهنت

پاره های جگر برون می ریخت

با دل پاره پاره از دهنت

ماهی بحر بر تو می گرید

که غریبی هماره در وطنت

جگر اهل بیت می سوزد

تا قیامت به یاد سوختنت

گه جفا در جواب مهر و وفا

گاه دشنام پاسخ سخنت

عوض آب، زهر کینه به کام

جای گل، ریخت تیر بر بدنت

تیرها بر تو گریه می کردند

اشکشان بود جاری از کفنت

باور هیچ کس نبود نبود

که جسارت شود چنین به تنت

تیر دشمن به زخم تازه? تو

گشت شرمنده از جنازه? تو

ای مه و آفتاب زوّارت

ای همه خلق سر به دیوارت

جگر سوخته چراغ بقیع

چشم ها جای پای زوّارت

کاش چون شمع تا سحر می سوخت

دل ما در دل شب تارت

پدر و مادرم فدایت باد

که ز هر کس رسید آزارت

زهرخند مغیره می زد زخم

همچو شمشیر بر دل زارت

به تو می گریم ای غریب وطن

که تو را کشت عاقبت یارت

جگر پاره پاره ات باشد

قصة غصه های بسیارت

سوز آن سیلی ای که زهرا خورد

بود عمری به ماه رخسارت

گل باغ دل علی ، به چه جرم

در جگر رفت این همه خارت

چشم "میثم" هماره ریزد اشک

بر تو و بر دو چشم خونبارت

عمر، جان دادن تو بود حسن

یار هم دشمن تو بود حسن

استاد سازگار


<   <<   91   92   93   94   95   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 

ابزار هدایت به بالای صفحه